بایگانی‌های english-idioms - صفحه 19 از 60 - الفبای زبان
ساختار گرامری « It takes + (time) + to + (verb)» 23 اردیبهشت 1403

ساختار گرامری « It takes + (time) + to + (verb)»

 It takes + (time) + to + (verb)  وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید: It takes + (time) + to + (verb) “It takes one hour to get there” “It takes forty-five minutes for me to get ready” “It takes four quarters to complete […]

یک اشتباه گرامری /استفاده نابه جا از حرف اضافه (۶) 23 اردیبهشت 1403

یک اشتباه گرامری /استفاده نابه جا از حرف اضافه (۶)

  قبل از بعضی اصطلاحات که با next, last, this, that, one, every, each, some, any, all شروع می‌شوند، از حرف اضافه استفاده نمی‌شود.  See you on next Sunday See you next Sunday  Come on any day you like Come any day you like  The party lasted for all night The party lasted all night

چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹) 23 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹)

(جل الخالق) Holy moly (تپل مپل) Roly poly (کوتوله موتوله) Humpty Dumpty (کوچولو موچولو) Itsy bitsy (گوگولی مگولی) Goochy goochy goo (هوای دونفره) lovey dovey weather (باشه حتما) Okey dokey (آبکی شلکی) Wishy washy (یهویی، بخوای نخوای) Willy nilly (فس فس نکن) Don’t dilly dally

درباره فعل «to revive» 22 اردیبهشت 1403

درباره فعل «to revive»

to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry  مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند

اصطلاح «شایعه شده که…» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «شایعه شده که…»

It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج می‌کنن.    She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying    او را به […]

اصطلاح «Nip something in the bud» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Nip something in the bud»

Nip something in the bud معادل ضرب المثلی «جلوی ضرر و هروقت بگیری منفعته» است/ جلوی ضرر را گرفتن/چیزی را در مراحل اولیه متوقف کردن/در نطفه خفه رکردن  By arresting all the leaders, they nipped the rebellion in the bud  با دستگیری همه رهبران، شورش را در نطفه خفه کردند When the kid shows the […]

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم

کلمه هایی که همیشه با «have» می آیند 22 اردیبهشت 1403

کلمه هایی که همیشه با «have» می آیند

کلمه هایی که همیشه با “have” می آیند :  Have a bath Have a drink Have a good time Have a haircut Have a holiday Have a problem Have a relationship Have a rest Have lunch Have sympathy حمام کردن نوشیدن (یه نوشیدنی) اوقات خوشی داشتن کوتاه کردن مو تعطیلات رفتن مشکل داشتن رابطه داشتن […]

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن»

Born with a silver spoon=born into a very rich family در ناز ونعمت بزرگ شدن   She may have a lot of money, but she earned every penny herself; she wasn’t born with a silver spoon in her mouth او ممکن است پول زیادی داشته باشد، اما هر پنی را خودش به دست آورده است. […]

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن»

fox guarding the henhouse گله را به دست گرگ سپردن اصطلاح fox guarding the henhouse «روباه نگهبانی از مرغ‌خانه» به معنای قرار دادن شخصی نامناسب در موقعیت اعتماد یا قرار دادن کسی در موقعیتی است که خودش را پلیس نگه می‌دارد. My sister is going to put her ex-convict brother-in-law in charge of her business, […]