بایگانی‌های english-idioms - صفحه 17 از 60 - الفبای زبان
واژه «bravado» 05 خرداد 1403

واژه «bravado»

bravado=a swaggering show of courage شجاعت ظاهری لاف، اعتماد به نفس کاذب It was her first day in the classroom and she was almost shaking with fear, but with false bravado — she took a deep breath and turned to face her students   اولین روز او در کلاس بود و تقریباً از ترس می‌لرزید، […]

۳ اصطلاح/  دیگه کارد به استخونم رسیده! 30 اردیبهشت 1403

۳ اصطلاح/ دیگه کارد به استخونم رسیده!

I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم!   That is the last straw دیگه کارد به استخونم رسیده!   Live it up حالشو ببر! خوش بگذرون!

فعل عبارتی «Act up » 30 اردیبهشت 1403

فعل عبارتی «Act up »

 فعل عبارتی Act up  دو معنا دارد: ۱-در اولی که جز اصطلاحات اسلنگ و عامیانه محسوب می شود به معنای «بد یا عجیب کار کردن چیزی/شیطونی/ لوس بازی و …» است . ۲-دیگری به معنای «ارتقا شغلی و غیره یافتن» بسته به جمله ای که در آن به کار برده می شود می تواند معانی […]

واژه «Careen» 29 اردیبهشت 1403

واژه «Careen»

careen =move headlong at high speed این واژه دو معنی دارد یک یبه معنای دیوانه وار رانندگی کردن/ با سرعت راندن/خارج از کنترل دیگری به معنای کشتی را روی ساحل به پهلو خواباندن یا کج کردن چیزی the train careened out of control قطار با سرعت زیادی که داشت از کنترل خارج شد High waves […]

 اصطلاحات شخصیت منفی/ اهل رشوه بودن 29 اردیبهشت 1403

 اصطلاحات شخصیت منفی/ اهل رشوه بودن

He’s Open to Bribery او اهل رشوه است He’s a Bad Egg ادم ناتویی است His Metal Is Bad جنسش شیشه خورده داره(تخته‌ش کمه) He’s Cut No Ice حناش دیگه رنگی نداره He’s a Big Shot آدم کله گنده(خیلی مشهور) ای است

اصطلاح «منت سرم نذار» چی میشه؟ 27 اردیبهشت 1403

اصطلاح «منت سرم نذار» چی میشه؟

  You always rub it in my face همش سرم منت میزاری Don’t hold that against me به روم نیار Don’t hold that over my head منت سرم نذار   I get one parking ticket and he holds it over my head for six months   من یک بلیط پارک گرفتم و او شش ماه […]

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟ 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟

as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح   He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]

اصطلاح دوپهلوی «false friend» 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح دوپهلوی «false friend»

false friend منظور از این اصطلاح یعنی چیزی که در تناقض با تصور ماست /مثل رفیقی که در تصور ما رفیق است اما در واقع نیست!/ به عبارت کوتاهتر رفیق ناباب/ دوستان دروغین و سمی/ نارفیق/دوست و دشمن به عنوان مترادف برای این اصطلاح می توان از false flag & Frenemy بهره برد. The man […]

چند اصطلاح کاربردی/ There, there به چه معنیست؟ 26 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ There, there به چه معنیست؟

There, there ناراحت نباش چیزی نیست No biggie عیبنی نداره I’m afraid so اره متاسفانه Call it off کنسلش کن Get off my back ولم کن/ دست از سرم بردار

آیا واژه «advice» قابل جمع بستن است؟ 26 اردیبهشت 1403

آیا واژه «advice» قابل جمع بستن است؟

کلمه “advice” همانطور که می دانید به معنی ‘توصیه، نصیحت’ هست. یکی از اشتباهات رایج در خصوص “advice“، جمع بستن آن است یعنی استفاده به صورت advices. اما از آنجایی که این کلمه غیر قابل شمارش است طبیعتا نمی توانیم آن را جمع ببندیم. Thank you for your advice, sir از توصیه شما متشکرم آقا. […]