اصطلاح « As cold as stone» به چه معناست؟
As cold as stone Being very cold and unemotional خیلی خشک سرد و بی احساس her hand was as cold as ice Some people appeared as cold as stone Your dinner’s been on the table for over an hour and it’s stone-cold
چند اصطلاح درباره امتحانات
I didn’t crack a book all semester کل ترم لای کتاب رو باز نکردم. I am burning the midnight oil شبها تا دیر وقت درس میخونم. I aced the test امتحانم رو عالی دادم. I messed/screwed up the test امتحانم رو افتضاح دادم. I passed with flying colors با نمره عالی پاس کردم. I passed […]
اصطلاح «ignorance is bliss» به چه معناست؟
ignorance is bliss مصداق ضرب المثل معروف «بی خبری، خوش خبری است»/نادانی سعادت است if you do not know about something, you do not worry about it What’s the point in knowing about all these problems if we can’t do anything about them? Sometimes ignorance is bliss, you know اگر نتوانیم کاری در مورد آنها […]
نکات ساده اما مهم
کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) در پاره ای از عبارات و اصطلاحات؛ در آغاز … at the beginning در همان موقع … at the same time هنگام عصر… in the evening واقعیت را گفتن … to tell the truth روی هم … on the whole در پایان … at the end of از […]
جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱)
Let’s go shopping together in the afternoon بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید ?How about buying that shirt نظرت در مورد خرید اون پیرهن چیه؟ It’s very nice, but we cannot afford it خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم ?Which floor is man’s wear on پوشاک مردانه در کدام طبقه […]
راه های واکنش دادن به خبرهای بد
جملات زیر بهترین راه واکنش نشان دادن و اعلام تاسف درباره خبر بدی که به شما داده شده است ،از سوی شماست: ?I’m sorry to hear that. Are you alright? Is anyone hurt خیلی از شنیدنش ناراحت شدم. الان خوبی؟ صدمه ندیدی؟ ?I can’t believe it! Are you OK نمی توانم باور کنم. حالت خوبه؟ […]
جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۵)
He is loaded وضعش توپه It is a pig in a poke مفت گرونه Quick-buck artist مفت خور Poor you آخی Tv dinner شام اماده یا حاضری Be it so هرچه بادا باد He is rolling in it طرف خرپوله
۲ اصطلاح/ For the time being & For sure
For the time being = For now Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon. جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود. We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be […]
درباره «Get a rise out of»
Get a rise out of To provoke a response from زیر زبان کسی را خالی کردن، از کسی حرف کشیدن You can kid me all day about my mistake, but you won’t get a rise out of me میتونی تمام روز منو در مورد اشتباهم دست بیندازی، اما هرگز نمیتونی از من حرف بکشی. I […]
افعال Get along with & Get along
Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمیسازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن. ?How are you getting […]
Friday, 27 December , 2024