بایگانی‌های alefbaye zaban - صفحه 47 از 93 - الفبای زبان
اصطلاح «joint effort» 28 فروردین 1403

اصطلاح «joint effort»

joint effort= something achieved or created by two or more people working together تلاش همگانی-کار گروهی-دستاورد جمعی Building this company is a joint effort, so the profits will be shared by everyone who works here ساخت این شرکت یک تلاش همگانی است، بنابراین سود آن بین همه کسانی که در اینجا کار می کنند تقسیم […]

اصطلاح «upper limit» 28 فروردین 1403

اصطلاح «upper limit»

upper limit=the highest level or amount allowed سقف حداکثر مجاز-حد مجاز There’s no upper limit on how much a doctor can charge, so be careful هیچ محدودیتی در میزان هزینه ای که پزشک می تواند دریافت کند، وجود ندارد، بنابراین مراقب باشید

اصطلاح«bear a resemblance» 28 فروردین 1403

اصطلاح«bear a resemblance»

bear a resemblance (to sb/sth) to look like, or be similar to, somebody or something شباهت بسیار داشتن He bears a striking resemblance to his father او شباهت زیادی به پدرش دارد

اصطلاح «ulterior motive» 28 فروردین 1403

اصطلاح «ulterior motive»

ulterior motive=the hidden reason or purpose behind an action انگیزه پنهانی/ علت پنهانی He’d never helped his grandma before, so we assumed he had an ulterior motive او قبلاً هرگز به مادربزرگش کمک نکرده بود، بنابراین ما فرض کردیم که او یک انگیزه پنهانی داشته است

اصطلاح «cast a spell» به چه معنی است؟ 28 فروردین 1403

اصطلاح «cast a spell» به چه معنی است؟

cast a spell=to use magic to male something happen جادو کردن-طلسم کردن Merlin waved his magic wand and cast a spell مرلین عصای جادویش را تکان داد و طلسم کرد

اصطلاح «cast a vote» به چه معنی است؟ 28 فروردین 1403

اصطلاح «cast a vote» به چه معنی است؟

cast a vote=to vote in an election or poll رای دادن Anybody over the age of eighteen can register and cast a vote همه افراد بالای هجده سال می توانند ثبت نام کنند و رای دهند He refused to cast a vote for either candidate او از دادن رای به هر یک از نامزدها خودداری […]

«obey an order» به چه معنی است؟ 28 فروردین 1403

«obey an order» به چه معنی است؟

obey an order to do what someone orders or commands you to do اطاعت از دستورات Soldiers are taught to always obey orders به سربازان آموزش داده می شود که همیشه از دستورات اطاعت کنند

اصطلاح «nervous wreck» به چه معنی است؟ 28 فروردین 1403

اصطلاح «nervous wreck» به چه معنی است؟

nervous wreck a person who’s very stressed or nervous دلشوره داشتن؛استرس داشتن Jim’s a great singer, but he’s always a nervous wreck before he goes on stage جیم خواننده بزرگی است، اما همیشه قبل از اینکه روی صحنه برود استرس دارد

چند اصطلاح کاربردی/ It’s out of this world 27 فروردین 1403

چند اصطلاح کاربردی/ It’s out of this world

Don’t take it out on me دقِ دلیتو سر من خالی نکن! Don’t walk away قسر در نرو!  It’s out of this world محشره! hangs in the balance در هاله‌ای از ابهامه!

ریشه واژه «آل» 27 فروردین 1403

ریشه واژه «آل»

آل واژه عربی به معنای /اهل/ از همین ریشه است. واج /ه/ در فرایند معمول زبانی بدل به همزه شده، چون این دو، واجگاه مشترکی دارند. در مرحله بعدی همزه دوم به قاعده اعلال مهموز گرفتار آمده: «اَءل» شده آل. اما میان اهل و آل تفاوت باریکی ست؛ آل در اشراف به کار می رود […]