گرامر پسوند قید ساز «wise»
«پسوند» (Suffix) حرف یا گروهی از حروف است که به انتهای کلمه اضافه میشود و معنی و نقش آن را در جمله تغییر میدهد. پسوندهایی که کلمه را به قید تبدیل میکنند «پسوندهای قیدساز» (adverb suffixes) نام دارند. پسوند wise در انگلیسی به معنای “به سمت…، به شکل…، مانند…” است و بسیاری از لغات انگلیسی […]
عباراتی درباره استخدام و اخراج افراد
To employ someone / to hire someone استخدام کردن To dismiss sb / to fire sb اخراج کردن To sack sb / to give sb the sack اخراج کردن To be sacked /to get the sack اخراج شدن To lay off sb/to lay sb off اخراج کردن To be laid off اخراج شدن To make […]
نویسنده آمریکایی سهگانه «نیویورک» درگذشت
«پل آستر»، نویسنده آمریکایی سهگانه «نیویورک» درگذشت. به گزارش الفبای زبان– ایسنا، «پل آستر» نویسنده ۳۴ کتاب از جمله سهگانه مشهور «نیویورک» در سن ۷۷ سالگی درگذشت. «گاردین» نوشت، «جکی لیدن»، دوست و همکار این نویسنده اعلام کرد که «آستر» در روز سهشنبه در پی عوارض ناشی از سرطان ریه درگذشت. داستانهای او مملو از […]
عبارات مفید مربوط به مدیریت کلاس
Open up your books to page 20 کتاب هایتان را باز کنید و صفحه ۲۰ را بیاورید Turn the page over ورق بزنید/بروید صفحه بعد Hand in your homework, please لطفا تکالیفتان را تحویل دهید Listen and repeat after me گوش کنید سپس تکرار کنید. Learn this dialog by heart این مکالمه را از بر […]
مکالمه کاربردی در سفارت (۱۰)
باید با سفارت ایران در دبی تماس بگیرید. You should contact the Iranian Embassy in Dubai با گذرنامه من دارد چکار می کند؟ ?What is he doing with my passport می خواهد مطمئن شود که گذرنامه شما جعلی نیست. He wants to make sure your passport is not a forged/ false one امیدوارم گذرنامه شما […]
واژگان کاربردی (۱۰۸)
tight تنگ loose شل high مرتفع/بلند low کوتاه soft نرم hard سخت deep عمیق shallow سطحی clean تمیز dirty کثیف
«crushing blow» به چع معناست؟
crushing blow شکست بزرگ برای اهداف یک فرد، گروه یا سازمان ویرانگر The team’s loss last Sunday was a crushing blow to their chances for a championship باخت یکشنبه گذشته این تیم ضربه سختی به شانس آنها برای قهرمانی بود Failing that test was a crushing blow to my hopes for an honors degree رد […]
اصطلاح «یک سرو گردن بالاتر بودن»
a cut above the rest=Better in quality than most others یه سرو گردن بالاتر بودن/بهتر از هر کسی ، This new restaurant is a cut above the rest این رستوران جدید یک سر و گردن از بقیه بالاتر است Trust me, Johannes is a cut above the rest. If you want the best legal advice […]
چند اصطلاح کاربردی/ Keep your shirt on
Have been to see به دیدن چیزی رفتن Jose had been to see his boss to confirm his job for next summer Fix up جور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for them (جوز) دوتا از رفیقاشو با خودش برده بود که ببینه […]
چهار اصطلاح با رنگها
I’m in blue پکَرم I’m in red بی پولم، زیر بار قرضم I’m so green بی تجربهام I’m in pink چهار ستون بدنم سالمه
Tuesday, 24 December , 2024