بایگانی‌های alefbaye zaban - صفحه 17 از 92 - الفبای زبان
چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری 20 مرداد 1403
Phrases for Saying Something is Easy & Difficult؛

چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری

  Phrases for Saying Something is Easy & Difficult ده عبارت برای گفتن اینکه چیزی آسان یا سخت است ۱٫ It’s a piece of cake ۲٫ It’s a cinch ۳٫ It’s a breeze ۴٫ Anyone can do it ۵٫ There’s nothing to it ۶٫ It’s hard ۷٫ It’s a bit tricky ۸٫ It’s really tough […]

جایزه «ابوالحسن نجفی» فراخوان داد 20 مرداد 1403
با دبیری علی‌اصغر محمدخانی؛

جایزه «ابوالحسن نجفی» فراخوان داد

فراخوان هشتمین دوره‌ جایزه و نشان «ابوالحسن نجفی» منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، به منظور پاسداشت یاد ابوالحسن نجفی در عرصه‌ ترجمه و تشویق مترجمان در اعتلای زبان فارسی، مرکز فرهنگی شهر کتاب مراسم هشتمین دوره‌ این جایزه را بهمن‌ماه امسال برگزار و از بهترین ترجمه‌ رمان و مجموعه‌داستان کوتاهی که سال ۱۴۰۲ منتشر […]

اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟ 20 مرداد 1403
عبارات کاربردی در مصاحبه های انگلیسی؛

اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟

عباراتی که در مصاحبه می‌توانند مفید باشند، اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید، ساکت نشوید و از عبارات زیر استفاده کنید تا به خود زمانی بدهید تا پاسخ درست به ذهنتان بیاید That’s a difficult question That’s a good question I’ve never thought about it before but برای موافقت، استفاده از عبارات زیر توصیه می‌شود: […]

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی

Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices   مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots می‌خواهم قبل از تصمیم‌گیری درباره خرید این چکمه‌ها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی

Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی:   end a phone call   مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟ 16 مرداد 1403
It comes in handy به چه معناست؟

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟

I’m swamped بدجور سرم شلوغه!   Just name it فقط لب تر کن!   It comes in handy به درد میخوره!

مترادفی برای فعل «Tear up» 16 مرداد 1403

مترادفی برای فعل «Tear up»

فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم.   The old photo album had been torn into pieces, […]

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟ 15 مرداد 1403

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟

Your concern is misplaced  نگرانیت بی مورده!   خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است.   I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.  

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی 15 مرداد 1403

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی

take after   به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent   پسرم  استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته    It’s strange but I don’t really take after […]

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم! 15 مرداد 1403

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!

جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]