اصطلاح «شایعه شده که…»
It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج میکنن. She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying او را به […]
جملات کاربردی (۹۱)/ We can adjust it for you
Please drive me to work لطفاً منو تا سر کار برسون In the dead of winter وسطه چله زمستون I’ll walk you out تا دم در همراهیت میکنم I would also like them to be more comfortable around the crotch area همچنین میخوام خشتکش یه خورده آزادتر باشه We can adjust it for you میتونیم […]
مکالمه کاربردی در سفارت (۱۰)
باید با سفارت ایران در دبی تماس بگیرید. You should contact the Iranian Embassy in Dubai با گذرنامه من دارد چکار می کند؟ ?What is he doing with my passport می خواهد مطمئن شود که گذرنامه شما جعلی نیست. He wants to make sure your passport is not a forged/ false one امیدوارم گذرنامه شما […]
عبارت «First rate»
First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو میشود واقعا درجه یک است. The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه میکند عالی است.
معنی اصطلاح «From now on»
From now on= From this time into the future منبعد، از حالا به بعد، از این پس، از اين به بعد I’m sorry that I dropped by at a bad time. From now on I’ll call you first متاسفم که بد موقع سر زدم. از این به بعد اول تلفن خواهم زد. Mr. Lee’s doctor […]
۳ ضرب المثل/nothing hurts like the truth
nothing hurts like the truth حقیقت تلخ است… whatever comes up is welcome هرچه پیش آید خوش آید much coin much care هر که بامش بیش برفش بیشتر
جملات کاربردی (۹۰)
?What’s that smell این بوی چیه ?Can you smell something burning بوی سوختنی حس میکنی؟ ?Why are you sniffing the milk چرا شیر را بو میکنی He has lost his sense of smell او حس بویایی اش رو از دست داده He has a good Sense of smell او حس بویایی خوبی دارد Your clothes […]
اصطلاح«bear a resemblance»
bear a resemblance (to sb/sth) to look like, or be similar to, somebody or something شباهت بسیار داشتن He bears a striking resemblance to his father او شباهت زیادی به پدرش دارد
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۳)
One of the most magical things is to correct your mistakes and use them to succeed یکی از جادویی ترین چیزها اصلاح اشتباهات و استفاده ازشون برای موفقیته… The older you get, the more you choose calmness over conflict and distance over disrespect. Your mental health, peace, and happiness become your ultimate priority — over […]
واژههای غلطانداز
آسانسور ربطی به آسان و سُر خوردن ندارد. آفتابه ربطی به آفتاب ندارد. بیمار ربطی به مار ندارد. خدا ربطی به خود و آمدن ندارد. دوقلو ربطی به عددِ دو ندارد. سپاس ربطی به سه و پاس ندارد. شیشلیک ربطی به عددِ شیش ندارد. مدهوش ربطی به هوش و بیهوش ندارد.
Wednesday, 18 December , 2024