اصطلاح Either now or never
Either now or never یا الان یا هیچوقت Don’t mess me up با من کل کل نکن He always gets on my nerve همش رو اعصابم
اصطلاح Basket case به چه معناست؟
Basket case خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, Tanya felt like a basket case تانیا وقتی پس از ۱۲ ساعت کار روزانه به خونه برگشت و برای خانواده شام پخت، احساس درماندگی نمود. I was so worried about […]
اصطلاحی درباره وسواس یا اشتغال ذهنی داشتن
To have a bee in one’s bonnet=To be extremely busy=to be preoccupied or obsessed with something خود واژه Bee به معناز زنبور است/ اشتغال ذهنی یا وسواس یا دلمشغولی داشتن/ He has a serious problem. So, he has a bee in his bonnet about removing the problem او یک مشکل جدی دارد. بنابراین ذهنش […]
عبارات مورد استفاده در موقعیت آدم فراموش کار
It slipped my mind یادم رفت. I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد. I have memory like a sieve حافظهم داغونه. I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم. I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.
لغات کاربردی درباره دریا
deep sea دریای عمیق gray sea دریای خاکستری warm sea دریای گرم stormy sea دریای طوفانی sea water آب دریا sea floor کف دریا sea creature موجود دریایی
عبارات کاربردی (۱۰۰)
Be creative خلاق باش Be relaxed آرام باش Be motivated باانگیزه باش Be educated تحصیل کرده باش Be thoughtful با ملاحظه باش Be kind مهربان باش Be determined مصمم باش Be good خوب باش
اصطلاح From A to Z
From A to Z=from beginning to end= completely از اول تا آخر، از سیر تا پیاز، به طور کامل He knows the subject from A to Z او از سیر تا پیاز موضوع را میداند He knows the Bible from A to Z. See full dictionary entry for A او کتاب مقدس را از سیر […]
اشکال مختلف «اسم شما چیه؟»
?What’s your name اسم شما چیه ؟ ?can I ask u ,what’s your name please می تونم اسم تو بپرسم لطفا ?may I ask you what’s your name ممکن هست اسم تو بپرسم ؟
Get the hell out of here
Get the hell out of here برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن They must pack up and get the hell out of here باید اسبابهایشان را جمع کنند و بروند گم شوند. Let’s get the ball out of here, before any shooting starts بهتر است […]
اصطلاح That’s the way the cookie crumbles
That’s the way the cookie crumbles کاری است که شده/ چاره ای نیست That’s the way things go sometimes and there’s nothing you can do about it زندگی همین است، جز این نمیشود، چارهای نیست، وضعیتی که پیش آمده و کاری در مورد آن نمیتوان انجام داد You lost your job? That’s the […]
Wednesday, 30 October , 2024