بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 8 از 19 - الفبای زبان
اصطلاح اسلنگ «خوشمزه بازی درآوردن» 29 اردیبهشت 1403

اصطلاح اسلنگ «خوشمزه بازی درآوردن»

Crack a joke جک گفتن و خندیدن/ مزه پراندن/خوشمزه بازی درآوردن “crack” یک کلمه عامیانه است که به کوکائین اشاره دارد. کراک کوکائین از نوع پودری کوکائین گرفته می شود و بسیار اعتیاد آور است.   He brightened enough to crack a joke at his own expense او آنقدر خوش فکر بود که به هزینه […]

اصطلاح «غرورمو زیر پا گذاشتم» چی میشه؟ 29 اردیبهشت 1403

اصطلاح «غرورمو زیر پا گذاشتم» چی میشه؟

swallow your pride=pocket your pride زیر پا گذاشتن غرور/ اصطلاح pocket your pride نیز می تواند مترادف این اصطلاح باشد. He was forced to swallow his pride and ask if he could have his old job back او مجبور شد غرورش را بشکند و بپرسد که آیا می تواند شغل قبلی خود را پس بگیرد […]

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰) 27 اردیبهشت 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰)

One day, the people who didn’t believe in you will tell everyone how they met you يه روزى همه ى اونهايى كه باورت نداشتن، براى ديگران تعريف ميكنن چطور باهات آشنا شدن . God will never leave you empty he will replace everything you lost if he asks you to put something down it’s because […]

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟ 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟

as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح   He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]

اصطلاح دوپهلوی «false friend» 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح دوپهلوی «false friend»

false friend منظور از این اصطلاح یعنی چیزی که در تناقض با تصور ماست /مثل رفیقی که در تصور ما رفیق است اما در واقع نیست!/ به عبارت کوتاهتر رفیق ناباب/ دوستان دروغین و سمی/ نارفیق/دوست و دشمن به عنوان مترادف برای این اصطلاح می توان از false flag & Frenemy بهره برد. The man […]

eyeball به چه معناست؟ 26 اردیبهشت 1403

eyeball به چه معناست؟

eyeball به عنوان اسم (noun) مردمک چشم تخم چشم است. اما بعنوان فعل و اصطلاح (verb) میشه گفت از نزدیک نگاه کردن یا خیره شدن changes inside the eyeball may lead to retinal detachment تغییرات داخل چشم ممکن است منجر به جداشدگی شبکیه شود   I was on the bus when this guy started eyeballing […]

اصطلاح جذاب «cover your tracks» 24 اردیبهشت 1403

اصطلاح جذاب «cover your tracks»

cover your tracks رد گم کنی/ از بین بردن آثار He’s a smart guy and he knew how to cover his tracks so the police couldn’t connect him to the crime او پسر باهوشی است و می‌دانست چگونه ردپای خود را بپوشاند تا پلیس نتواند او را به جنایت مرتبط کند. Bob didn’t cover his […]

اصطلاح «ignorance is bliss» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «ignorance is bliss»

 ignorance is bliss این اصطلاح اشاره دارد به ضرب المثل معروف خودمان دارد که می گوید «بی خبری خوش خبری»/بیانگر آرامشی که افراد ناآگاه دارند He never keeps up with the news or cares about the troubles in the world because he believes that ignorance is bliss او هرگز با اخبار همراه نیست و به […]

اصطلاح «Nip something in the bud» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Nip something in the bud»

Nip something in the bud معادل ضرب المثلی «جلوی ضرر و هروقت بگیری منفعته» است/ جلوی ضرر را گرفتن/چیزی را در مراحل اولیه متوقف کردن/در نطفه خفه رکردن  By arresting all the leaders, they nipped the rebellion in the bud  با دستگیری همه رهبران، شورش را در نطفه خفه کردند When the kid shows the […]

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]