بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 3 از 21 - الفبای زبان
چند عبارت مهم با واژه Dead 10 آذر 1403

چند عبارت مهم با واژه Dead

  واژه dead اگر قبل از صفت بیاد به معنی absolutly و دقیقا می باشد   Dead right:دقیقا درست Dead shot :کسی که هدفش را دقیق میزند Dead color: رنگ مات Dead sound: صدای گرفته و سنگین که طنین ندارد Dead wall:دیوار بدون پنجره Deadpan: چهره بی احساس Dead certainty: مطلب کاملا اطمینان بخش Dead […]

پنج روش در پاسخ به معذرت خواهی! 04 آذر 1403
5Ways to Respond to an Apology

پنج روش در پاسخ به معذرت خواهی!

That’s OK گپی نیست. It happens این چیزها اتفاق می افتد. No problem / No worries مشکلی ندارد.(به فکر اش نباش). Don’t worry about it نگران اش نباش. I forgive you تو را می بخشم.

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۲) 03 آذر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۲)

If you want a long term relationship, follow the simple rule; “never lie. اگه ميخواى يه رابطه ى طولانى مدت داشته باشى يه قانون ساده هست كه بايد ازش پيروى كنى؛ “هيچوقت دروغ نگو”. You were always mine, I just had to find you تو همیشه مال من بودی، من فقط باید پیدات میکردم. If […]

فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟ 30 آبان 1403

فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Bring forward به معنای “زودتر از زمان تعیین شده اتفاق افتادن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Make something happen earlier than originally planned   مثال: The meeting has been brought forward to this Friday instead of next week because some people couldn’t make it then این جلسه به […]

۳ اصطلاح کاربردی/   I lost my cool به چه معناست؟ 30 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی/  I lost my cool به چه معناست؟

I lost my cool    از کوره در رفتم! ‌   Call on در خواست کمک کردن Provided that      به شرطی که! ‌

فعل «Bog down» به چه معناست؟ 30 آبان 1403

فعل «Bog down» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Bog down به معنای “کند جلو رفتن، پیشرفت آهسته داشتن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Slow make progress     مثال: Yasini got bogged down in his research and didn’t finish the project in time یاسینی در انجام تحقیقات پیشرفت کندی داشت و پروژه را به موقع به […]

۳  اصطلاح  انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟ 28 آبان 1403
have a cow چطور؟

۳ اصطلاح انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟

have a cow عصبانی و غمگین شدن از چیزی Let your hair down ریلکس بودن و لذت بردن / خوش گذراندن many moons زمان خیلی طولانی / مدت خیلی زیاد

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۱) 27 آبان 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۱)

A dream becomes a goal when action is taken toward its achievement   رویا تبدیل به هدف میشه، زمانی که اقدامی در جهت دستیابی به آن صورت گیرد.   To be beautiful means to be yourself. You don’t need to be accepted by others.You just need to accept yourself   زیبا بودن یعنی خودت بودن. […]

تفاوت  right now و right away 27 آبان 1403

تفاوت right now و right away

وقتی میگیم right now یعنی همین الان، همین حالا، حال حاضر Example: I’m washing the dishes right now من الان دارم ظرف هارو میشورم.   اما right away یعنی بی درنگ، بدون تاخیر Example: I need to talk to your boss right away من باید فوری با رئیست صحبت کنم

۴ اصطلاح کاربردی/ Knock off به چه معناست؟ 26 آبان 1403
Out of spite به چه معناست؟

۴ اصطلاح کاربردی/ Knock off به چه معناست؟

Keep your head   دست و پاتو گم نکن!      Such a guy   این دیگه کیه!   Knock off قیمت رو کم کن Out of spite     از سر لجبازی و کینه!