بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 15 از 17 - الفبای زبان
۳ اصطلاح کاربردی /as a rule 11 بهمن 1402

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule

Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچه‌دار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا می‌خوان سال بعد بچه‌دار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]

03 بهمن 1402

استفاده از may یا might در جملات

برای بیان جملاتی که حالت آرزو یا دعا دارند دراول جمله may یا might استفاده میکنیم may GOD bless him خدا رحمتش کند may GOD forgive him خدا ببخشد may GOD kill him خدا بکشد او را may GOD damn him خدا لعنتش کند

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰) 16 دی 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰)

 من حاضرم : I’m up ما رفتیم : I’m off من پایه ام : I’m in (من نیستم، پایه نیستم) : I’m out حلش میکنم : I’m on in تمومش کردم : I’m through with it

اصطلاح «Your guess is as good as mine» 11 دی 1402

اصطلاح «Your guess is as good as mine»

Your guess is as good as mine منم بی خبرم/فهمیدی به منم بگو I asked my wife “how long will it take for the pie to bake?” and she answered, “your guess is as good as mine از همسرم پرسیدم چقدر طول می کشد تا شیرینی پخته شود؟ و او پاسخ داد: “دونستی به منم […]

اصطلاح «Off the chain» 11 دی 1402

اصطلاح «Off the chain»

off the chain=amazing= out of the ordinary=a great deal of fun لذت بخش و مهیج  – این عبارت می تواند به معنای “خارج از کنترل” باشد این عبارت در اصل برگرفته از سگی است که افسار یا زنجیر خود را پاره می کند I made it with extra cheese and it was off the chain […]

برخی عبارات مهم تاکیدی 04 دی 1402

برخی عبارات مهم تاکیدی

Above all از همه مهم تر. Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقیقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت ، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتمآ Positively قطعا، بي تردید Unquestionably […]

اصطلاح «To hold out an olive branch» 03 دی 1402

اصطلاح «To hold out an olive branch»

To hold out an olive branch انجام دادن یا گفتن چیزی در راستای نشان دادن حسن نیت و اتمام جر و بحث/پیشنهاد صلح و آتش بس If you’re holding out an olive branch, you’re extending a hand of friendship and offering peace to a rival After years of rivalry with her cousin, she decided to […]

اصطلاح «Getting cold feet» 30 آذر 1402

اصطلاح «Getting cold feet»

Getting cold feet شک کردن در تصمیم انجام کاری. پشمان شدن از انجام کاری. ترسیدن از سختی کار و دچار شک و شبهه شدن The burglar has got cold feet, when the dog started barking وقتی سگ شروع به پارس کرد سارق از انجام کارش دو به شک شد Veronica gets cold feet once again […]

اصطلاح «standing on your own feet» 29 آذر 1402

اصطلاح «standing on your own feet»

standing on one’s [own] feet  معنی تحت الفظی آن یعنی مثلا بعد از افتادن، بلند بشه کسی/ یا بچه برای اولین بار روی پای خودش بایسته/ یا مثلا بعد از مریضی/ از تخت دیگه پا شه. معنی اصطلاحی هم به مصداق جمله معروف روی پای خودش ایستاد/ مستقل شدن/ از نظر مالی مستقل شدن. He […]

27 آذر 1402

اصطلاح a ballpark figure

a ballpark figure   عددی که نزدیک به رقم واقعی است/ برآورد تقریبی   Fifty is a ball-park figure. It’s close to our class size They are working on a ballpark figure of 1 billion, but even this may not be enough