اصطلاح «upper limit»
upper limit=the highest level or amount allowed سقف حداکثر مجاز-حد مجاز There’s no upper limit on how much a doctor can charge, so be careful هیچ محدودیتی در میزان هزینه ای که پزشک می تواند دریافت کند، وجود ندارد، بنابراین مراقب باشید
اصطلاح«bear a resemblance»
bear a resemblance (to sb/sth) to look like, or be similar to, somebody or something شباهت بسیار داشتن He bears a striking resemblance to his father او شباهت زیادی به پدرش دارد
اصطلاح «ulterior motive»
ulterior motive=the hidden reason or purpose behind an action انگیزه پنهانی/ علت پنهانی He’d never helped his grandma before, so we assumed he had an ulterior motive او قبلاً هرگز به مادربزرگش کمک نکرده بود، بنابراین ما فرض کردیم که او یک انگیزه پنهانی داشته است
اصطلاح «cast a spell» به چه معنی است؟
cast a spell=to use magic to male something happen جادو کردن-طلسم کردن Merlin waved his magic wand and cast a spell مرلین عصای جادویش را تکان داد و طلسم کرد
اصطلاح «cast a vote» به چه معنی است؟
cast a vote=to vote in an election or poll رای دادن Anybody over the age of eighteen can register and cast a vote همه افراد بالای هجده سال می توانند ثبت نام کنند و رای دهند He refused to cast a vote for either candidate او از دادن رای به هر یک از نامزدها خودداری […]
اصطلاح «nervous wreck» به چه معنی است؟
nervous wreck a person who’s very stressed or nervous دلشوره داشتن؛استرس داشتن Jim’s a great singer, but he’s always a nervous wreck before he goes on stage جیم خواننده بزرگی است، اما همیشه قبل از اینکه روی صحنه برود استرس دارد
ریشه واژه «آل»
آل واژه عربی به معنای /اهل/ از همین ریشه است. واج /ه/ در فرایند معمول زبانی بدل به همزه شده، چون این دو، واجگاه مشترکی دارند. در مرحله بعدی همزه دوم به قاعده اعلال مهموز گرفتار آمده: «اَءل» شده آل. اما میان اهل و آل تفاوت باریکی ست؛ آل در اشراف به کار می رود […]
واژهشناسیِ شیرجه
واژۀ شیرجه از دو جزء تشکیل شدهاست: شیر (سلطانِ جنگل) + جه (ریشۀ فعلِ جَستن/ جهیدن). جهشِ/ پَرشِ آدم را به جهشِ/ پَرشِ شیر تشبیه کردهاند. وقتی شیرجه میزنید، مانندِ شیر به طرفی پَرش میکنید. مأخذ: داستانِ واژهها، نوشتۀ بهروز صفرزاده.
اصطلاح «به هر قیمتی»
got under my skin چیزی که عصبی ام می کنه- رو مخم میره at any cost به هر قیمتی We realized we had to fight the lawsuit at any cost ما متوجه شدیم که باید به هر قیمتی که شده با این پرونده (دعوای حقوقی ) مبارزه کنیم
اصطلاح «Paper tiger» به چه معناست؟
Paper tiger پوشالی. در ظاهر قدرتمند، ولی در باطن ضعیف. لاف در غربت زن. طبل تو خالی The new laws are just paper tigers without any method of enforcement Putin intended to expose the United States as a paper tiger outside Western Europe and to demonstrate that Russia, along with China, was destined for a […]
Monday, 23 December , 2024