جنس پارچه ها به زبان انگلیسی
جنس پارچه ها ۱پارچه کشمیر Cashmere Fabric ۲ پارچه پنبهای Cotton Fabric ۳ پارچه ساتن Satin Fabric ۴ پارچه ژرژت Georgette Fabric ۵ پارچه کرپ Crepe Fabric ۶ پارچه فوتر Footer Fabric ۷ پارچه کت و شلواری Suit Fabric ۸ پارچه پشمی Woolen Fabric ۹ پارچه تترون Tetron Fabric ۱۰ پارچه جین Jean Fabric
تفاوت bargain on و bargain over
فعل bargain on به معنی “وابسته بودن” و “روی چیزی حساب کردن” است. We bargain on their support for running the business ما در مورد حمایت آنها برای اداره تجارت حساب باز کردیم فعل bargain over (و گاهی bargain for) به معنی “چانه زدن” یا “رایزنی برای کسب چیزی” یا نتیجه ای خاص (مثل تخفیف […]
فعل flunk out
I flunked the test=to fail an exam تست را رد شدم/ این اصطلاح اسلنگ در معنی به کل خراب کردن هم کاربرد دارد. flunk out=to have to leave a school or college فرار کردن از مدرسه/ مردود شدن/ اخراج شدن به خاطر مردود شدن He flunked out, a school official told CNN یکی از مقامات […]
سه ترکیب برای «بیان عذرخواهی»
سه روش برای گفتن اینکه «مقصر من بودم/ اشتباه از من بود/ یک عذرخواهی بهت بدهکارم» My bad My mistake I owe you an apology
۵ واژه کاربردی
Scarecrow=مترسک نزول خوار=Loan shark Sheeple= افراد مطیع
فرق do one’s homework و do one’s housework
از do one’s homework در دو مورد استفاده می شود. ۱- انجام تکالیفی که مدرسه برای دانش آموزان تعیین کرده است. Your child will be more accepting of doing his homework when he knows that it must be done at a specific time ۲- انجام تحقیق در یک زمینه و آماده شدن برای کاری He […]
احتمالش چقدره؟
?What are the odds احتمالش چقدره؟ !Keep your shirt on جوش نیار! ?Am I in your hair مزاحمتم؟
انواع «دوست»
Friendدوست Close friendدوست صمیمی Bosom friendدوست جون جونی Life long friendدوست تمام دوران زندگی Casual friendدوست معمولی Fair weather friendرفیق نیمه راه False friendرفیق ناباب
تفاوت Talk To & Talk With
وقتی می گوییم talk to یعنی یک گفتگوی معمولا یک طرفه که یک نفر بیشتر صحبت می کند و طرف دیگر گوش می دهد. اما در talk with یعنی هر دو طرف یک مکالمه یا یک گفتگوی فعال دارند. I hate the time, when someone talks to me and I have no choice but to […]
تفاوت Migrate & Emigrate & Immigrate
معانی مهاجرت در انگلیسی و تفاوت انها Emigrate ImmigrateMigrate Emigrate = to “leave” your native country to live in another countryمهاجرت کردن و “رفتن” از کشور فعلی برای سکونت در کشوری دیگر؛ برون کوچ کردن Almost everybody in Russia wants to emigrate تقریبا همه ی مردم روسیه میخوان مهاجرت کنند (به خارج از روسیه)! Immigrate […]
چند عبارت کاربردی (۹۸)
He is a movie aficionado او عاشق فیلم دیدن است He is a party animal او همیشه در حال پارتی کردن است He is a music buff او خیلی موزیک را دوست دارد He is a soccer fanatic او دیوونه ی فوتبال دیدن است
Friday, 20 September , 2024