درباره فعل suggest
فعل suggest جزو متداولترین وجه های التزامی (subjunctive) است. فعل suggest به معنی «پیشنهاد کردن» رو نمیتونیم با فعلِ با to استفاده کنیم. برای فعل suggest از دو ساختار زیر استفاده میشود: suggest doing sth He suggested meeting us for a drink after the concert او ملاقات کردن ما به صرف یک نوشیدنی بعد […]
enough در انگلیسی
enough کلمهای است که روی مقدار و درجه کافی بودن چیزی تاکید دارد. این کلمه میتواند در نقشهای صفت ، قید و ضمیر استفاده شود. Enough در نقش صفت: کاربرد enough بهعنوان صفت شمارشی بسیار آسان است. البته enough فقط میتواند صفت حالت “attributive” باشد (قبل از اسمی که توصیف میکند قرار بگیرد)؛ این کلمه […]
consider (doing) sth
عبارت consider (doing) sth این فعل با ساختار زیر استفاده میشود و معنی آن فکر کردن در مورد کاری در آینده است (کاری که در آینده میخواهیم انجام دهیم): consider (doing) sth فکر کردن در مورد (انجام) چیزی/کاری To save money, we even considered repairing the roof ourselves برای صرفهجویی در پول، ما حتی به […]
نکتهای در مورد کلمه water
حتماً با کلمه water آشنا هستید و میدانید که به معنی “آب” است؛ کلمه water میتواند به عنوان فعل هم استفاده شود. کلمه water به عنوان یک فعل به معنی “آب دادن به” یا “آبیاری کردن” است که معمولا برای گل و گیاه و باغچه استفاده میشود. به مثالها توجه کنید: Water your plants before […]
گرامر …I was about to
برای به کار بردن ترکیب پرکاربرد در شُرف انجام کاری بودن/ داشتم فلان کارو می کردم/ داشتم می رفتم/ داشتم نگاه می کردم و … باید از این ترکیب استفاده کنید: این جالت بیانگر زمان آینده در گذشته است اما به معنی زمان گذشته ی استمراری نیست. I was about to I was about to […]
پیشوندهایی برای جهت و نگرش
Prefixes of orientation and attitude پیشوندهایی که بیان کننده جهت و نگرش هستند. پیشوند anti : به معنای در مقابل است. به همراه اسامی و صفات می آید. مانند: Anti-social, anti-clerical, anti-clockwise, anti-missile, anti-war پیشوند contra : به معنای مقابل و مخالف است. به همراه اسم؛ فعل؛ صفت می آید. مانند: Contradistinction, contraindicate, contrafactual پیشوند […]
پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند
Number Prefixes: پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند. پیشوند bi , di : به معنای دو میباشد. مانند: Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent پیشوند poly, multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند: Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose پیشوند -hemi, semi, demi […]
عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار
Frequentlyاغلب Generallyعموما Hardly everخیلی بندرت Hourlyساعتی Many timesبدفعات Monthlyماهیانه Most timesاکثر اوقات Nearly alwaysتقریبا همیشه Neverهرگز Normallyبطور طبیعی Not oftenنه زیاد Occasionallyبندرت
یک ساختار پرکاربرد برای بیان اشتیاق به کاری(۱)
ing + فعل + I’m so keen on خیلی مشتاقم … نکته: بعد از این ترکیب فعل حتما به صورت ing می آید I’m so keen on learning English خیلی مشتاقم انگلیسی یاد بگیرم. I’m so keen on seeing you خیلی مشتاقم ببینمت. I’m so keen on going to the gym خیلی مشتاقم که برم […]
تفاوت allow of و allow for
فعل allow for (همچنین make allowance for) به معنی “با احتساب” است. It will take thirty minutes to get to the station, allowing for the traffic delays سی دقیقه طول می کشد تا به ایستگاه برسید، با احتساب تاخیر ترافیک. فعل allow of زمانی بکار می رود که بخواهیم بگوییم انجام کاری “جایی برای کاری […]
درباره واژه own
نکته: کلمۀ own به معنی داشتن صاحب بودن، مالک بودن -با صفات ملکی ترکیب شده جای اسم را می گیرد و آن را ضمیر مشترک می نامند. این ضمیر در تمام اشخاص به یک صورت است و جنبۀ تأکید دارد. مثال: He took the money which was his ownاو پولی را که مال خودش بود […]
Monday, 23 December , 2024