جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۵) 02 دی 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۵)

“If you feel you have nothing to be grateful for , check your pulse ”     “اگر احساس می کنید چیزی برای شکرگزاری ندارید ، نبض خود را بررسی کنید .” Sometimes all you need someone who will walk into your life and show you what it feels like to be loved to be […]

بایگانی‌های ویژه - صفحه 11 از 116 - الفبای زبان
 چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟ 28 شهریور 1403

 چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟

  ۱- In no time (at all) ۲- Before you know it ۳- As quick as a flash ۴- in a jiffy ۵- In two shakes of a lamb`s tail ۶- In a Flash ۷- in the blink of an eye ۸-in a sec. ۹- in a split second ۱۰- in a heart beat ۱۱- […]

درباره “oncoming/Incoming/upcoming” 25 شهریور 1403

درباره “oncoming/Incoming/upcoming”

تفاوت #Oncoming #Incoming #Upcoming Oncoming (about sth moving towards you) جلو رونده ، روبرو ، وسیله‌ای روبروی شماست یا به شما نزدیک میشود Oncoming street خیابان روبرو Oncoming vehicle وسیله نقلیه روبرو Oncoming  truck کامیون روبرو Incoming (It ‘s about arrives) وارده ، وارد شده، دریافتی،  ورودی Incoming mails نامه های دریافتی Incoming calls تماس […]

واژه انگلیسی “لات،ارازل” 25 شهریور 1403

واژه انگلیسی “لات،ارازل”

Yob (noun): a young man who behaves in a very rude, offensive and sometimes violent way لات، بی سر و پا، آشوبگر، ارازل Example: A couple of yobs damaged his car چندتا لات به ماشینش خسارت زدند.    

عبارت انگلیسی “تلاش برای حفظ چیزی” 25 شهریور 1403

عبارت انگلیسی “تلاش برای حفظ چیزی”

‌ فعل عبارتی (phrasal verb) Cling on to به معنای “تلاش برای حفظ چیزی” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Try to keep something   مثال: They clung on to power despite the protest آنها علیرغم اعتراضات به قدرت چسبیده‌اند.

اصطلاحاتی درباره غذا خوردن 17 شهریور 1403

اصطلاحاتی درباره غذا خوردن

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت» 11 شهریور 1403

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت»

bum someone out [US, slang] فلان چیز حالمو گرفت!/زد تو پَرم! syn=to make someone feel sad, annoyed or disappointed اصطلاح to bum someone out یعنی کسی رو ناراحت، ناامید و آزرده‌خاطر کردن ولی چون این اصطلاح تو دسته اسلنگ‌ها (slang) یا همون اصطلاحات خیلی عامیانه و کوچه‌بازاری قرار میگیره باید یه معادل خیلی عامیانه براش […]

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی 10 شهریور 1403

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی

Serves you right حقته!   He hit me! – It serves you right او مرا زد- حقته!   I hear his wife is divorcing him. It serves him right after the way he’s treated her شنیده ام همسرش از او طلاق می گیرد. بعد از رفتاری که با او داشته است ، این حرکت حقشه! […]

عبارت «By no means» به چه معناست؟ 10 شهریور 1403

عبارت «By no means» به چه معناست؟

By no means syn  :    by no means=in no way=not at all به هیچ وجه   He is by no means a weak opponent او به هیچ وجه حریف ضعیفی نیست  by no means will I go along with that decision یا به هیچ وجه با آن تصمیم همراهی نخواهم کرد It is by no […]

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی 08 شهریور 1403

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی

I take the blame من تقصیر رو به گردن می‌گیرم / تقصیر را گردن گرفتن   If anything goes wrong, I’ll take the blame اگر مشکلی پیش بیاید، من مقصر هستم    I’m afraid there was a failure of communication and I take the blame for that من می ترسم در ارتباط با شکست مواجه […]

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make» 08 شهریور 1403

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make»

make money پول درآوردن make the most of (something) بهترین استفاده را از چیزی بردن make somebody nervous کسی را عصبی کردن make noise سر و صدا کردن make peace صلح ایجاد کردن make a phone call (to) به کسی تلفن زدن make plans (to do sth)   برنامه ریختن