انواع افعال برای تمام شدن در انگلیسی
تمام شدن چیزهای مصرفی مثل قهوه در فنجان، کاغذ دفتر ،آب یا چایی در لیوان، مواد غذایی و … I ‘m out of coffee. قهوه م تمام شد I ‘m out of tea.چایی م تمام شد I ‘m out of paper. کاغذم تمام شد تمام شدن زمان چیزی که در یک بازه زمانی اتفاق […]
واژگان مرتبط با پرواز و فرودگاه
aisle =راهروی بین صندلیها در هواپیما baggage claim= محل تحویل چمدان boarding pass =بلیط مخصوص hand luggage= چمدان های قابل حمل flight =پرواز pilot =خلبان Co-pilot= کمک خلبان cockpit =کابین خلبان flight attendant=مهماندار هواپیما life jacket= جلیقه نجات seat belt =کمربند emergency exit= خروج اضطراری
صفت های متضاد در انگلیسی
صفت های متضاد در انگلیسی Same = همانند Different = متفاوت Clean = تمیز Dirty = کثیف Dry =خشک Wet = خیس Far = دور Near = نزدیک Alive = زنده Dead = مرده Best = بهترین Worst = بدترین Bitter = تلخ Sweet = شیرین Calm = آرام Nervous = عصبی
اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟
water down=to dilute or weaken with water رقیق کردن با آب یا هر چیز دیگری/ تغییر با تحریف چیزی They have returned with a watered-down version of the proposal آنها با یک نسخه تحریف شده از این پیشنهاد بازگشته اند He was careful to check that his suppliers were not watering down the […]
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around
nose around فضولی کردن iron out اتو کردن bank on روی کسی حساب کردن cut out متوقف کردن break off قطع ارتباط put off پشت گوش انداختن dig into تحقیق کردن
افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲)
point out اشاره کردن take off بلند شدن هواپیما write down نوشتن eat out بیرون غذا خوردن put out غذا خوردن break up جدایی، جدا شدن fill in پر کردن
چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱)
apart from جدای از as well as همچنین inside of توی in spite of علیرغم because of بخاطر due to بنا بر، طبق
فعل عبارتی «Rack up»
Rack up جمع کردن یا دستیابی به چیزی، معمولاً یک امتیاز یا مقدار/ ( در مسابقه – امتیاز) کسب کردن، نایل شدن، دست یافتن He’s RACKED UP a number of convictions for speeding او به دلیل سرعت غیرمجاز محکوم شده است rack up massive expenses هزینه های انبوه روی دست کسی یا جایی […]
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۱)
Stand up ایستادن Stand out متمایز بودن Stand back عقب ایستادن Stand down کناره گیری کردن Stand by کنار کسی ماندن Stand in جایگزین کسی شدن
چند فعل عبارتی پر کاربرد (۱۰)
chill out استراحت کردن kick off شروع کردن back out کنار کشیدن Look for جستجو کردن Give up رها کردن، تسلیم شدن Gone up افزایش یافتن Put off به تعویق انداختن Saddle up زین را انداختن به حیوانی و آماده سوارکاری شدن
فعل عبارتی Account for
Account for=to give a reason or explanation for something توضیح دادن/ جواب پس دادن/توجیه کردن They had to ACCOUNT FOR all the money that had gone missing آنها باید برای تمام پولی که گم شده بود می باستی پاسخ می دادند ?How do you account for your success موفقیت خود را چگونه توجیه/ارزیابی […]
Friday, 24 January , 2025