انواع میوه ها به انگلیسی 23 آبان 1403

انواع میوه ها به انگلیسی

خرمالو : Persimmon سیب : Apple پرتقال : Orange انار : Pomegranate نارنگی : Tangerine هلو : Peach هندوانه : Water Melon خربزه : Melon سنجد : Elaeangus توت سیاه : Red Mulberry توت سفید : White Mulberry زالزالک :Common Hawthorn fruit عناب : Jujube گریپ فروت : Grapefruit بالنگ : Citron غوره : Sour […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 44 از 141 - الفبای زبان
اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟ 28 آذر 1402

اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟

water down=to dilute or weaken with water رقیق کردن با آب یا هر چیز دیگری/ تغییر با تحریف چیزی   They have returned with a watered-down version of the proposal آنها با یک نسخه تحریف شده از این پیشنهاد بازگشته اند   He was careful to check that his suppliers were not watering down the […]

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around 28 آذر 1402

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around

nose around فضولی کردن  iron out اتو کردن  bank on روی کسی حساب کردن  cut out متوقف کردن  break off قطع ارتباط  put off پشت گوش انداختن  dig into تحقیق کردن

افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲) 28 آذر 1402

افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲)

point out اشاره کردن take off بلند شدن هواپیما write down نوشتن eat out بیرون غذا خوردن put out غذا خوردن break up جدایی، جدا شدن fill in پر کردن

چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱) 28 آذر 1402

چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱)

apart from جدای از as well as همچنین inside of توی in spite of علیرغم because of بخاطر due to بنا بر، طبق

فعل عبارتی «Rack up» 28 آذر 1402

فعل عبارتی «Rack up»

  Rack up جمع کردن یا دستیابی به چیزی، معمولاً یک امتیاز یا مقدار/ ( در مسابقه – امتیاز) کسب کردن، نایل شدن، دست یافتن   He’s RACKED UP a number of convictions for speeding او به دلیل سرعت غیرمجاز محکوم شده است rack up massive expenses هزینه های انبوه روی دست کسی یا جایی […]

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۱) 27 آذر 1402

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۱)

 Stand up ایستادن   Stand out متمایز بودن   Stand back عقب ایستادن   Stand down کناره گیری کردن   Stand by کنار کسی ماندن   Stand in جایگزین کسی شدن

چند فعل عبارتی پر کاربرد (۱۰) 27 آذر 1402

چند فعل عبارتی پر کاربرد (۱۰)

chill out استراحت کردن   kick off شروع کردن   back out کنار کشیدن   Look for جستجو کردن   Give up رها کردن، تسلیم شدن   Gone up افزایش یافتن   Put off به تعویق انداختن     Saddle up زین را انداختن به حیوانی و آماده سوارکاری شدن

فعل عبارتی Account for 27 آذر 1402

فعل عبارتی Account for

  Account for=to give a reason or explanation for something توضیح دادن/ جواب پس دادن/توجیه کردن   They had to ACCOUNT FOR all the money that had gone missing آنها باید برای تمام پولی که گم شده بود می باستی پاسخ می دادند ?How do you account for your success موفقیت خود را چگونه توجیه/ارزیابی […]

چند اصطلاح کاربردی با Get 27 آذر 1402

چند اصطلاح کاربردی با Get

ا به خودت مسلط باش! Get over it باهاش کنار بیا! Get real واقع بین باش! Get off me دست از سرم بردار! ولم کن! Get off your high horse مغرور نباش! Get a move on بجنب! زود باش! Get lost برو گم شو! Get to the point برو سر اصل مطلب

واژه hostility 25 آذر 1402

واژه hostility

hostility=aggression=venom     خصومت، عداوت، عملیات خصمانه People are much more good than bad, I thought, tending more to friendship than hostility فکر می‌کردم مردم بیشتر خوب هستند تا بد، بیشتر به دوستی تمایل دارند تا خصومت the hostility of the crowd towards the prisoner was very great خصومت جمعیت نسبت به زندانی بسیار زیاد […]