جنس پارچه ها به زبان انگلیسی 28 شهریور 1403

جنس پارچه ها به زبان انگلیسی

جنس پارچه ها ۱پارچه کشمیر Cashmere Fabric ۲ پارچه پنبه‌ای Cotton Fabric ۳ پارچه ساتن Satin Fabric ۴ پارچه ژرژت Georgette Fabric ۵ پارچه کرپ Crepe Fabric ۶ پارچه فوتر Footer Fabric ۷ پارچه کت و شلواری Suit Fabric ۸ پارچه پشمی Woolen Fabric ۹ پارچه تترون Tetron Fabric ۱۰ پارچه جین Jean Fabric

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 38 از 135 - الفبای زبان
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۴) 02 دی 1402

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۴)

 set out شروع به کار کردن  put off به تاخیر انداختن  back up پشتیبانی  pass away فوت شدن  fall down فرو ریختن call off کنسل کردن  wipe away پاک کردن weigh up سبک سنگین کردن، سنجیدن wear out از پا درآمدن make for عازم شدن hand around دست به دست چرخاندن چیزی wrap up تمام […]

عبارت کاربردی «Just as…so» 30 آذر 1402

عبارت کاربردی «Just as…so»

یکی از ساختارهای کاربردی که در رایتینگ یا حتی اسپیکینگ میشه استفاده کرد بصورت زیر هست: “just as…, so” این ساختار برای بیان تشابه یا ارتباط بین دو اتفاق یا عمل استفاده میشه. یعنی یک عمل یا اتفاق توسط یک مورد دیگه رخ میده یا تحت تأثیر اون قرار میگیره. . مثال:  Just as the […]

بیان زمان ها 29 آذر 1402

بیان زمان ها

In recent times اخیرا In time بموقع In no time فورا In earliest times در گذشته In due time در زمان مقرر At the moment در حال حاضر At present در حال حاضر At rest در موقع استراحت At leisure در موقع فراغت At once ناگهان،فورا At times بعضی اوقات So far تاکنون As of […]

واژگان مرتبط با پرواز و فرودگاه 28 آذر 1402

واژگان مرتبط با پرواز و فرودگاه

aisle =راهروی بین صندلیها در هواپیما baggage claim= محل تحویل چمدان boarding pass =بلیط مخصوص hand luggage= چمدان های قابل حمل flight =پرواز pilot =خلبان Co-pilot= کمک خلبان cockpit =کابین خلبان flight attendant=مهماندار هواپیما life jacket= جلیقه نجات seat belt =کمربند emergency exit= خروج اضطراری

صفت های متضاد در انگلیسی 28 آذر 1402

صفت های متضاد در انگلیسی

صفت های متضاد در انگلیسی  Same = همانند Different = متفاوت  Clean = تمیز Dirty = کثیف  Dry =خشک Wet = خیس  Far = دور Near = نزدیک  Alive = زنده Dead = مرده  Best = بهترین Worst = بدترین  Bitter = تلخ Sweet = شیرین Calm = آرام Nervous = عصبی

اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟ 28 آذر 1402

اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟

water down=to dilute or weaken with water رقیق کردن با آب یا هر چیز دیگری/ تغییر با تحریف چیزی   They have returned with a watered-down version of the proposal آنها با یک نسخه تحریف شده از این پیشنهاد بازگشته اند   He was careful to check that his suppliers were not watering down the […]

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around 28 آذر 1402

افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around

nose around فضولی کردن  iron out اتو کردن  bank on روی کسی حساب کردن  cut out متوقف کردن  break off قطع ارتباط  put off پشت گوش انداختن  dig into تحقیق کردن

افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲) 28 آذر 1402

افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲)

point out اشاره کردن take off بلند شدن هواپیما write down نوشتن eat out بیرون غذا خوردن put out غذا خوردن break up جدایی، جدا شدن fill in پر کردن

چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱) 28 آذر 1402

چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱)

apart from جدای از as well as همچنین inside of توی in spite of علیرغم because of بخاطر due to بنا بر، طبق

فعل عبارتی «Rack up» 28 آذر 1402

فعل عبارتی «Rack up»

  Rack up جمع کردن یا دستیابی به چیزی، معمولاً یک امتیاز یا مقدار/ ( در مسابقه – امتیاز) کسب کردن، نایل شدن، دست یافتن   He’s RACKED UP a number of convictions for speeding او به دلیل سرعت غیرمجاز محکوم شده است rack up massive expenses هزینه های انبوه روی دست کسی یا جایی […]