چند عبارت تشویقی انگلیسی
There you go خوبه؛ ادامه بده Keep up the good work كار خوبت رو ادامه بده Keep it up ادامه بده Good job كار خوب I’m so proud of you بهت افتخار ميكنم Right on خوب؛ عالي
واژه Dedicate
dedicate تقدیم کردن/وقت کردن pari has dedicated her life to animals پری زندگیش را وقف حیوانات کرده است I dedicate this flower to you این گل را تقدیم تو می کنم
چند اصطلاح کاربردی (۸۶)
Just becauseهمینطوری Let’s kiss and makeupبیا همو ببوسیم و آشتی کنیم to Put on makeupآرایش کردن Make your mind upتصمیمت رو بگیر Take medicineدارو خوردن You made my blood boilخونم رو به جوش آوردی home sweet homeهیچجا خونه آدم نمیشه I have a crush on youاینو شما بگید my way or the highwayحرف، حرف منه […]
چند واژه متضاد (۷)
Bottom /Top پایین /بالا intelligent/stupidباهوش/احمق wet/dryمرطوب/خشک heavy/light سنگین/سبک hard/softسخت/نرم weak/strongضعیف/قوی rich/poorثروتمند/فقیر young/old جوان/ پیر present/ absent حاضر/غایب Build /Destroy ساختن/ خراب کردن Callous /Sensitive بی احساس/ حساس Domestic/ Foreign داخلی/ خارجی
واژگان کاربردی (۸۴)
Shopping mallمرکز خرید Toiletتوالت Police officeاداره پلیس Bus stopایستگاه اتوبوس Subwayمترو Taxi standایستگاه تاکسی train stationایستگاه قطار libraryکتابخانه Travel agencyآژانس مسافرتی Gas stationپمپ بنزین
لغات ضروری در توصیف اشخاص (۱)
sassy=cheeky آدم پرو toxic آدمی با افکار سمی delusional آدم متوهم denial کسی که گردن گیرش ضعیفه/ منکر همه چیز میشود high-maintenance فرد پر توقع/ (در مورد اشیا می توان به مراقبت بیش از اندازه اشاره کرد)
چند عبارت کاربردی (۹)
Certifiedگواهي شده Certificate of deathگواهي فوت testimonyoral evidenceگواهي false evidenceگواهي كذب licensecertificateگواهينامه bogus certificateگواهينامه جعلي driving licenseگواهينامه رانندگي sick-leave certificateگواهینامه مرخصی استعلاجی
واژه Twilight
Between dusk and daylight=Twilight لحظه گرگ ومیش/ in the dim twilight she could just make out the shape of a house ahead در گرگ و میش کم نور، او فقط میتوانست شکل خانهای پیش رو را تشخیص دهد in the twilight I couldn’t see his face clearly در گرگ و میش نمی توانستم صورتش را […]
In my opinion
جملات كاربردي: I’m positive thatاطمینان دارم که.. I feel thatاحساس میکنم که.. In my opinionبه نظر من.. The way I see thingsآنطور که من میبینم..آنچه پیداست.. If you ask me…, I tend to think thatاگر از من بپرسید.. اینطور فکر میکنم که..
!Jesus Christ
در بیان اینکه از چیزی تعجب کردیم در زبان انگلیسی می توانیم این عبارات را به کار ببریم: Gosh!Oh my God!Jesus ChristJesus, Mary and JosephSweet JesusGoodness gracious!Oh my goodness My goodness! you gave me quite a frightخدای من! تو منو ترسوندی. God, Bill… Would it kill you to take out the trash once in a […]
عبارات کاربردی (۸)
Official languageزبان رسمی Sign language زبان ایما و اشاره Romance languageزبان رومیFirst languageزبان اول Body languageزبان ایما و اشاره (زبان بدن) Dead languageزبان مرده Spoken languageزبان محاوره ای Written languageزبان نوشتاری Ordinary languageزبان روزمره Medical language زبان پزشکی Technical languageزبان تکنیکی (فنی)
Sunday, 24 November , 2024