واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 59 از 141 - الفبای زبان
چند عبارت کاربردی (۹۲) 07 شهریور 1402

چند عبارت کاربردی (۹۲)

She drives like a lunatic

واژه Opinion 07 شهریور 1402

واژه Opinion

Opinion=a view or judgement formed about something نقطه نظر یا عقیده درباره چیزی/نظر An opinion is a belief or attitude about something that isn’t necessarily based on facts عقیده یک باور یا نگرش در مورد چیزی است که لزوماً مبتنی بر واقعیات نیست I’ve never agreed with Chris’s opinion on taxation من هرگز با نظر […]

!The cheese is moldy 07 شهریور 1402

!The cheese is moldy

These eggs are rotten این تخم مرغ ها فاسد شده اند. This bread is stale اين نان بیات است. The milk has gone sour شیر ترش شده است. The meat is rotten گوشت فاسد شده است. The cheese is moldy پنیر کپک زده است.

رده های سنی به انگلیسی 07 شهریور 1402

رده های سنی به انگلیسی

چند واژه کاربردی (۹۱) 06 شهریور 1402

چند واژه کاربردی (۹۱)

enchantment افسون، جادو، سحر hex ساحر، جادوگر، سحر و جادو کردن incantation افسون، جادو، طلسم، افسون گری، افسون خوانی، جادوگری، سحر، تبلیغات magicجادو، سحر، سحر آمیز rune شان مرموز، سخن مرموز، طلسم، سخن spell (past: spelt, spelled ; past participle: spelt, spelled) هجی کردن، املاء کردن، درست نوشتن، پی بردن به، خواندن، طلسم کردن، دل […]

واژه Ubiquitous 05 شهریور 1402

واژه Ubiquitous

Ubiquitous=found everywhere= very common خیلی معمولی/ جا افتاده بین مردم now days cafes are Ubiquitous امروزه کافه ها همه جا پیدا می شوند

لغات ضروری در توصیف اشخاص (۲) 04 شهریور 1402

لغات ضروری در توصیف اشخاص (۲)

Generous / Kind سخاوتمند/ مهربان/ بخششگر Full of energy / energetic پر انرژی و شاد Easy-going سخت نمی گیرد/ آدم راحت Warm hearted / friendly خونگرم/ صمیمی Truthful / honest صادق Reliable / responsible مورد اعتماد /آدم مسئول Bright روشنفکر Good-looking خوش تیپ و قیافه

!I care about you 04 شهریور 1402

!I care about you

You know, you may find this hard to believe شاید باورش برات سخت باشه! I care about you برام مهمی And I just want to make sure that you don’t get hurt میخوام خیالم راحت بشه که آسیبی بهت نمیرسه

واژه Pluviophile 31 مرداد 1402

واژه Pluviophile

واژگان کاربردی (۹۰) 31 مرداد 1402

واژگان کاربردی (۹۰)

Alarm clock :ساعت زنگی backpack: کوله پشتی basket: سبد book: کتاب boots: پوتین، چکمه broom: جارو دستی camera: دوربین candle: شمع clock: ساعت curtains: پرده cushion: کوسن cutter: کاتر