واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 56 از 141 - الفبای زبان
فرم های کوتاه در مکالمه های روزمره (۱) 08 مهر 1402

فرم های کوتاه در مکالمه های روزمره (۱)

حتماً می دانید که در محاوره انگلیسی گاهی اوقات از فرم های کوتاه شده استفاده می شود که عدم آشنایی با آنها باعث بروز اشکال می شود.در اینجا گروهی از این فرم های کوتاه را بررسی می کنیم. and = ‘n ?Do you know Nancy ‘n David are = ‘r .My parents ‘r on vacation […]

برخی واژگان مشابه 08 مهر 1402

برخی واژگان مشابه

در زبان انگلیسی، برخی از کلمات ممکن است برای زبان آموزان که در مراحل ابتدایی یادگیری هستند، گیج کننده باشند. در ادامه چند مثال از این کلمات آورده شده است: “Accept” و “Except” “Accept” به معنای قبول کردن است، مثلا: She accepted his apology (او عذرخواهی او را قبول کرد). “Except” به معنای به غیر […]

جملات کاربردی با “Over” 05 مهر 1402

جملات کاربردی با “Over”

Over to youنوبت توعه. Over and over!دوباره و دوباره! Over and above!علاوه بر! All over again!دوباره از اول! All over something!در سرتاسر چیزی! I can’t get over!تو کتم نمی‌ره! Come over!ملاقات کسی در خانه خودش

تفاوت advantage و merit 05 مهر 1402

تفاوت advantage و merit

کلمه advantage به چیزی اشاره می کند که شما را در جایگاه بهتری نسبت به دیگران قرار می دهد.صرفا زمان مقایسه یک چیز با یک چیز مد نظر است. A healthier lifestyle is one of the advantages of living in the country سبک زندگی سالم یکی از مزایای زندگی در کشور است The advantage of […]

عبارتهای جایگزین  …I think 04 مهر 1402

عبارتهای جایگزین …I think

عباراتی که می‌توانند جایگزین ” …I think” باشند: In my opinion In my idea If you ask me It seems to me that I consider To my way of thinking,…. As I see it, … The way I see things is that… I reckon

درکت می کنم 03 مهر 1402

درکت می کنم

I feel you I got you I understand you

واژه Half-wit 01 مهر 1402

واژه Half-wit

Stupid كند ذهن / گیج Dumb کودن Dope خنگ Fool نادان Brainless بی مغز Idiot احمق Moron کم عقل Half-wit ابله Mindless بی فکر

واژه easygoing 01 مهر 1402

واژه easygoing

easygoing=relaxed and tolerant in attitude or manner آدمی که بی خیاله/ زود ناراحت نمیشه/ He was easygoing and goodnatured او آدم بی خیال و خوش اخلاقی بود

face a challenge به چه معناست؟ 29 شهریور 1402

face a challenge به چه معناست؟

face a challenge=faced with something difficult or unpleasant با چالش مواجه شدن But he will need more than a magnetic personality as he faces the toughest challenges of any peacetime President اما او به چیزی بیش از یک شخصیت کاریزماتیک نیاز دارد زیرا با سخت ترین چالش های هر رئیس جمهور زمان صلح روبرو است […]

چند واژه مرتبط (۹۳) 28 شهریور 1402

چند واژه مرتبط (۹۳)

گربه=cat کینه ای=catty ماهی=fish مشکوک=fishy بینی=nose فضول=nosy کلاس=class باکلاس=classy