چند عبارت تشویقی انگلیسی 03 آذر 1403

چند عبارت تشویقی انگلیسی

There you go خوبه؛ ادامه بده Keep up the good work كار خوبت رو ادامه بده Keep it up ادامه بده Good job كار خوب I’m so proud of you بهت افتخار ميكنم Right on خوب؛ عالي

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 48 از 141 - الفبای زبان
در جواب کسی که از ما تعریف می کند چه بگوییم؟ 13 آذر 1402
React or Reply؛

در جواب کسی که از ما تعریف می کند چه بگوییم؟

Ways to Reply When Someone Says "You are beautiful

جایگزین های Good night 13 آذر 1402

جایگزین های Good night

معادل و هم معنی good night    Night Night Sleep Tight Sleep Well Sweet Dreams Nighty Night Have a good sleep Dream of Me Until Tomorrow

اصطلاح  Pushy person 12 آذر 1402

اصطلاح Pushy person

Pushy person= forceful, aggressive, assertive آدم زورگو و حاه طلب/ آدمی که نظرش  را تحمیل می‌کنه/   She was a confident and pushy young woman او یک زن جوان با اعتماد به نفس و زورگو بود My mother encouraged us, but was never pushy مادرم ما را تشویق می کرد، اما هرگز نظرش را به […]

 اختصارات تجاری و بازرگانی 11 آذر 1402

 اختصارات تجاری و بازرگانی

 اختصارات تجاری بازرگانی attn. (for the) attention (of) Abbreviation Explanation a/c account acct. attn. (for the) attention (of) B/E bill of exchange B/L bill of lading cc carbon copy cf. compare cfr. cost and freight cif cost, insurance, freight cip carriage and insurance paid to C/N credit note c/o care of cod cash on delivery […]

افعال عبارتی با Make(1) 11 آذر 1402

افعال عبارتی با Make(1)

Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخنرانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن Make friends دوست شدن Make a noise سر و صدا کردن Make trouble مشکل درست […]

چند واژه درباره جاسوسی 08 آذر 1402

چند واژه درباره جاسوسی

clandestine مخفی- سری human sources جاسوسها  electronic sources of espionage جاسوسی از طریق شنود، ویروس و غیره espionage جاسوسی espionage service سرویس جاسوسی

Lifeblood به چه معناست؟ 08 آذر 1402

Lifeblood به چه معناست؟

Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی   He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]

Shovel-Mittens-Snowball 07 آذر 1402

Shovel-Mittens-Snowball

Shovel پارو ، بیل   Mittens دستکش Snowball گلوله برف

واژگان ضروری پیشرفته (۳)(تافل) 06 آذر 1402

واژگان ضروری پیشرفته (۳)(تافل)

aptly بطورمناسب، ازروی لیاقت، مستعدانه demonstration نمایش، تظاهرات، نشان دادن deviate منحرف شدن، پرت شدن، انحراف ورزیدن ingredients مواد تشکیل دهنده، اجزاء involuntarily بی اختیار، بدون اراده، بطور غیر ارادی marvel معجزه، اعجاز، تعجب، شگفتی moderate متوسط، معتدل، میانه، متعادل، مناسب motivate تحریک کردن، برانگیختن، تشویق کردن odd عجیب و غریب، غیرعادی، فرد profuse فراوان، […]

واژگان پیشرفته ضروری (۲)(تافل) 06 آذر 1402

واژگان پیشرفته ضروری (۲)(تافل)

acknowledge تصدیق کردن، قبول کردن، تأیید کردن، قدردانی کردن، اعتراف کردن   acquire بدست آوردن، پیدا کردن، حاصل کردن، آموختن   adage ضرب المثل، مثل، پند   assimilate وفق دادن، جذب کردن، شبیه ساختن، تلفیق کردن   assortment دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی   caliber استعداد، گنجایش، کالیبر، قطر گلوله   condensed متراکم، فشرده، […]