جنس پارچه ها به زبان انگلیسی 28 شهریور 1403

جنس پارچه ها به زبان انگلیسی

جنس پارچه ها ۱پارچه کشمیر Cashmere Fabric ۲ پارچه پنبه‌ای Cotton Fabric ۳ پارچه ساتن Satin Fabric ۴ پارچه ژرژت Georgette Fabric ۵ پارچه کرپ Crepe Fabric ۶ پارچه فوتر Footer Fabric ۷ پارچه کت و شلواری Suit Fabric ۸ پارچه پشمی Woolen Fabric ۹ پارچه تترون Tetron Fabric ۱۰ پارچه جین Jean Fabric

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 29 از 135 - الفبای زبان
عباراتی که حواس پرت ها بیشتر استفاده می کنند 25 بهمن 1402

عباراتی که حواس پرت ها بیشتر استفاده می کنند

It slipped my mind یادم رفت.  I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد.  I have memory like a sieve حافظه‌م داغونه.  I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم.  I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.

نکات ساده اما مهم 24 بهمن 1402

نکات ساده اما مهم

کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) در پاره ای از عبارات و اصطلاحات؛    در آغاز … at the beginning  در همان موقع … at the same time  هنگام عصر… in the evening  واقعیت را گفتن … to tell the truth  روی هم … on the whole  در پایان … at the end of  از […]

جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱) 24 بهمن 1402

جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱)

Let’s go shopping together in the afternoon بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید  ?How about buying that shirt نظرت در مورد خرید اون پیرهن چیه؟  It’s very nice, but we cannot afford it خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم  ?Which floor is man’s wear on پوشاک مردانه در کدام طبقه […]

راه های واکنش دادن به خبرهای بد 24 بهمن 1402

راه های واکنش دادن به خبرهای بد

 جملات زیر بهترین راه واکنش نشان دادن و اعلام تاسف درباره خبر بدی که به شما داده شده است ،از سوی شماست: ?I’m sorry to hear that. Are you alright? Is anyone hurt خیلی از شنیدنش ناراحت شدم. الان خوبی؟ صدمه ندیدی؟ ?I can’t believe it! Are you OK نمی توانم باور کنم. حالت خوبه؟ […]

درباره «Get a rise out of» 23 بهمن 1402

درباره «Get a rise out of»

Get a rise out of  To provoke a response from  زیر زبان کسی را خالی کردن، از کسی حرف کشیدن  You can kid me all day about my mistake, but you won’t get a rise out of me میتونی تمام روز منو در مورد اشتباهم دست بیندازی، اما هرگز نمی‌تونی از من حرف بکشی.  I […]

افعال Get along with &  Get along 23 بهمن 1402

افعال Get along with &  Get along

Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing  سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با  Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمی‌سازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن.  ?How are you getting […]

افعال کاربردی(۱۰۲) 23 بهمن 1402

افعال کاربردی(۱۰۲)

‌ افعال Grate(رنده کردن) Slice(قاچ کردن) Peel(پوست کندن) Whisk(به هم زدن) Boil(پختن) Fry(سرخ کردن) Grill(بریان کردن) Bake(پختن) Pour(ریختن) Scramble(املت درست کردن) Simmer(جوشاندن) Spread(مالیدن) Stir(به هم زدن) Taste(چشیدن) Add(اضافه کردن Blend(ترکیب کردن) Roast(برشته کردن) Chop(ریز ریز کردن) Steam(بخارپز کردن) Roll(غلتاندن) ‌

واژگان کاربردی (۱۰۲) 21 بهمن 1402

واژگان کاربردی (۱۰۲)

contest: رقابت، مشاجره، مسابقه revenge: انتقام، کینه جویی کردن mourning: سوگواری، عزاداری، ماتم malinger: تمارض کردن، خود را به ناخوشی زدن incidentally: اتفاقا، ضمنا intentionally: دانسته، عمدا interchangeably: بطور قابل معاوضه، بطور تبادل پذیر accidentally: اتفاقا، ناگهان accustomed: انس گرفتن، خو گرفتن ، عادت attached: پیوسته، ضمیمه، دلبسته ascribed: نسبت دادن، رونویس بردار، اسناد admitted: […]

مترادف های واژه «شجاع» 18 بهمن 1402

مترادف های واژه «شجاع»

 Brave شجاع، شجاعانه Of the three organizations criticized, only one was brave enough to face the press از بین سه شرکتی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، فقط یکی شجاعت کافی را داشت تا با رسانه‌ها مواجه شود. She died after a brave fight against cancer Courageous شجاع I hope people will be courageous enough […]

جملات کاربردی در مورد هدیه دادن 18 بهمن 1402

جملات کاربردی در مورد هدیه دادن

⁩Accept a gift هدیه ای رو قبول کردن ‌⁩Receive a gift هدیه ای رو دریافت کردن ‌⁩Give someone a gift به کسی هدیه دادن ‌⁩Shower someone with gifts کسی رو هدیه بارون کردن ⁩Wrap (up) a gift کادو پیچ کردن یک هدیه