انواع میوه ها به انگلیسی 23 آبان 1403

انواع میوه ها به انگلیسی

خرمالو : Persimmon سیب : Apple پرتقال : Orange انار : Pomegranate نارنگی : Tangerine هلو : Peach هندوانه : Water Melon خربزه : Melon سنجد : Elaeangus توت سیاه : Red Mulberry توت سفید : White Mulberry زالزالک :Common Hawthorn fruit عناب : Jujube گریپ فروت : Grapefruit بالنگ : Citron غوره : Sour […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 10 از 141 - الفبای زبان
اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟ 20 مرداد 1403
عبارات کاربردی در مصاحبه های انگلیسی؛

اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟

عباراتی که در مصاحبه می‌توانند مفید باشند، اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید، ساکت نشوید و از عبارات زیر استفاده کنید تا به خود زمانی بدهید تا پاسخ درست به ذهنتان بیاید That’s a difficult question That’s a good question I’ve never thought about it before but برای موافقت، استفاده از عبارات زیر توصیه می‌شود: […]

مترادفی برای فعل «Tear up» 16 مرداد 1403

مترادفی برای فعل «Tear up»

فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم.   The old photo album had been torn into pieces, […]

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم! 15 مرداد 1403

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!

جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]

واژگان مرتبط با غذاخوردن/ chomp به چه معناست؟ 14 مرداد 1403

واژگان مرتبط با غذاخوردن/ chomp به چه معناست؟

blowout وعده غذای مفصل famished به شدت گرسنه hunger گرسنگی overindulge بیش از حد خوردن pig out تا خرخره خوردن chomp با سر و صدا جویدن (غذا) scarf out پرخوری کردن scoff سریع خوردن (مقدار زیادی غذا) underfed دچار سوء تغذیه stuffed کاملاً سیر (پس از خوردن غذا)

۳ جمله کاربردی / «به دلم ننشست» در زبان انگلیسی چه می شود؟ 14 مرداد 1403

۳ جمله کاربردی / «به دلم ننشست» در زبان انگلیسی چه می شود؟

I lost my train of thought رشته کلام از دستم در رفت. حواسم پرت شد. یادم رفت چی میگفتم. Something not resonating with someone باهاش ارتباط برقرار نکردن، به دل نچسبیدن، همذات پنداری نکردن، باهاش حال نکردن. درک نکردن. حس و حالش را درک نکردن   Walking on thin ice  در وضعیت شکننده‌ای بودن. در […]

۲ ساختار در مورد موضوع قانون 13 مرداد 1403

۲ ساختار در مورد موضوع قانون

  The law forbids/prohibits   The new law forbids/prohibits smoking in all public places قانون جدید استعمال دخانیات را در تمامی اماکن عمومی ممنوع می کند. Acts of vandalism are prohibited تخریب املاک عمومی غیر قانونی اعلام شده است. His doctor had strictly forbidden him to drink alcohol دکتر او را به شدت از نوشیدن […]

عبارت «Much as» در جملات به چه معناست؟ 10 مرداد 1403

عبارت «Much as» در جملات به چه معناست؟

 عبارت much as هم معنی although (به معنی اگرچه) و با همان ساختار میتوانید بکار برود: much as + Clause, Independent Clause Much as I would like to help you, I’m afraid I’m simply too busy at the moment اگرچه دوست دارم بهت کمک کنم، متاسفانه الان خیلی مشغولم. Much as I would like to […]

چند جمله کاربردی / «رو حرفم حساب کن» به انگلیسی چه می شود؟ 10 مرداد 1403
معنی ?favor and reject

چند جمله کاربردی / «رو حرفم حساب کن» به انگلیسی چه می شود؟

don’t put me off حواسمو پرت نکن the choice is yours حالا خود دانی truth hurts حقیقت تلخه it made my mouth water دهنم آب افتاد eat your heart out دلت بسوزه ?who knows خدا را چه دیدی whatever you say اصلا هر چی تو بگی I lost my head کنترلم را از دست دادم […]

چند ضرب المثل انگلیسی/ « Out of sight, out of mind» به چه معنیست؟ 10 مرداد 1403

چند ضرب المثل انگلیسی/ « Out of sight, out of mind» به چه معنیست؟

Out of sight, out of mind ازدل برود ،هرآنكه ازديده رود God helps those who help themselves ازتو حركت ازخدا بركت Keep me posted من را در جريان بگذار

To be closefisted به چه معناست؟ 10 مرداد 1403

To be closefisted به چه معناست؟

To be closefisted=hard fisted, tightfisted stingy, ungenerous در لغت به معنای مشت بسته/ در اصطلاح فرد خسیس/ Ram is a closefisted، he won’t even buy snacks for the Christmas party   رام خسیس است، او حتی برای جشن کریسمس تنقلات نمی‌خرد