عبارت های کمی در زبان انگلیسی
این عبارت ها (quantifiers)را با هم مرور می کنیم: Much ,Many ,Some ,Any ,a little ,Little ,a few ,Few ,a lot of مثال : .There are a few vacant seats in this room تعدادی صندلی خالی در اتاق وجود دارد. .He has a little money او کمی پول دارد. بخش اول در بخش اول به […]
حروف اضافه زمان
تهیه و تنظیم: صغری توحیدلو/ حروف اضافه زمان (به انگلیسی prepositions-of-time) را در این مطلب به زبان ساده به شما یاد می دهیم. در زبان انگلیسی از حروف اضافه at، in و on برای بیان زمان و تاریخ استفاده می کنیم: At برای بیان زمان دقیق In برای ماه، سال، قرن و دوره های زمانی […]
تشکر به زبان رسمی
تهیه و تنظیم: ستاره کوشا/ اگر قصد ابراز قدردانی و سپاسگزاری در نطق مراسم عروسی، پذیرش یا رویداد شبکهای رسمی یا در یک سخنرانی دارد؛ بهتر است از زبان رسمی تری استفاده کنید. یا اگر قصد نوشتن یادداشت های قدردانی برای دوستان و خانواده تان دارد؛ اگر میخواهید به منظور قدردانی از یک مشتری تازه […]
عبارات و افعال با Stand
Collocations with stand Stand back عقب ایستادن Stand by کناری کسی ماندن Stand down کناره گیری کردن Stand for… مخفف….بودن Stand in جایگزین کسی شدن Stand out متمایز بودن/ نمایان بودن Stand over بالای سر کسی ایستادن Stand up ایستادن/ بلند شدن
کلماتی که با فعل « Break» می آیند
Collocations With Break Break a habit ترک عادت Break a promise شکستن عهد و پیمان Breaking off an engagement برهم زدن نامزدی Break the news to sb خبر داغ “به کسی دادن” Break the silence شکستن سکوت Break sb’s heart شکستن دل
داستان «Blame» با ترجمه
Blame One day a man went for a walk on the beach. He saw that a ship full of passengers struck a rock and capsized in the sea. The ship went under water and all the people on board fell into the sea. As they did not know how to swim, they drowned one by […]
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ را بیان می کند، یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای […]
روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی ریاضیات
Mathematics ریاضیات( چهار عمل اصلی) به روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی دقت کنید: شش به اضافه دو می شود هشت. Six plus two equals eight Six and two is eight هفت منهای چهار می شود سه. Seven minus four equals three اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه. Seven taken away […]
۳ اصطلاح کاربردی/ Rat out به چه معناست؟
چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size up ارزیابی کردن the interviewer sized me up اینترویور (شخصی که از شما مصاحبه میگیرد) من رو ارزیابی کرد before buying the business I had sized up the company قبل از خرید بیزنس من شرکت رو ارزیابی کرده بودم. Rat out چوغولی کردن، […]
واژه «Dowdy »
Dowdy slovenly= untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
Monday, 6 January , 2025