۴ عبارت کاربردی / !My phone is buggy
They complimented me on my cooking آنها از آشپزی من تعریف کردند I won’t leave anything out من چیزی رو از قلم نمیندازم My phone is buggy گوشیم درست کار نمیکنه Don’t give in to pressure تسلیم فشار نشو
واژگان کاربردی (۱۰۱)
violation: خطا ،تجاوز، عهد varieties: متنوع، گوناگون repression: سرکوبی admission: قبول ، پذیرش symmetric: متقارن، منظم ، برابر synergistic: همکاری کننده synchronic: همزمان، هموقت synthetic: ترکیبی، ساختگی scope: آزادی عمل، وسعت، قلمرو، حوزه sketch: طراحی کلیات، نقشه ساده، انگاره scratch: تراش، خاراندن، حذف کردن، پاک کردن spike: میخ دار کردن، میله، میخ بزرگ disturb: برهم […]
جملات کاربردی در ویزیت دکتر
?do you have private medical insurance آیا بیمه پزشکی دارید؟ the doctor’s ready to see you now دکتر اماده است که شما را ببیند ?is there any possibility you might be pregnant آیا این امکان وجود دارد که حامله باشید؟ I’m going to prescribe you some antibiotics برای شما مقداری آنتی بیوتیک تجویز می کنم. […]
اصطلاحات کاربردی در بیمارستان
عمل جراحی: Surgery آمپول:Needle عمل سرپایی: Out-Patient Surgery بستری: In-Patient تشخیص دکتر: Diagnosis بیمار: Patient بیماری: Disease کمآبی بدن: Dehydration حمله قلبی: Heart attack اورژانسی: Urgent اورژانس: Emergency بالا آوردن: Throw Up زخم: Scar بخیه: Stitch ورم: Bump آزمایش ادرار: Urine Sample آزمایش خون: Blood Sample نسخه: Prescription تجویز کردن: Prescript کبودی: Bruise گرفتگی ماهیچه: […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۱)
Everything happens for a reason I may not understand it now but I believe that God is preparing me for something better هر اتفاقی دلیلی دارد. ممکن است الان آن را درک نکنم اما به این معتقدم که خدا من را برای چیزهای بهتری آماده می کند… Let us make our future now, and […]
تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off
get in / Get on سوار شدن ,داخل شدن get out/ get off پیاده شدن ,خارج شدن Get on: از get on برای وسایل حمل و نقلی استفاده می کنن که بتونیم داخلشون وایسیم و راه بریم مثل اتوبوس ،قایق،قطار یا هواپیما برای مثال: I got on the bus and went home […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۱۶) /out of your league
She’s out of your league کلاس کارش به تو نمیخوره İt’s needed but it’s not enough لازمه اما کافی نیست You did me a solid در حقم لطف کردی That remains to be seen هنوز معلوم نیست، بعدا معلوم میشه Kudos to you ایول داری Could you please dish up for me ممکنه برام غذا […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۱۵)
I was not born yesterday بچه که نیستم Don’t be childish/Let’s not be childish بچگی نکن، عاقل باش He’s still very green هنوز بچه است I am not so green as to believe that بچه که نیستم این حرف را باور کنم Spoiled child. Mummy’s pet/darling بچه ننه/ لوس
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۰)
od gives you a new beginning, don’t repeat the old mistakes وقتی خدا شروع جدیدی به شما میدهد، اشتباهات قدیمی خود را تکرار نکنید. If you won’t be patient in the flow of river, every driftwood will be a huge problem for you اگر در جریان رودخانه صبرت ضعیف باشد هر تکه […]
واحد شمارش / a pile of books
a row of seats یک ردیف صندلی a pile of books یک دسته کتاب a bundle of news papers یک دسته روزنامه a crowd of people یک جمعیت از مردم/ توده ایی از مردم a bar of soap یک قالب صابون a loaf of bread یک عدد یا تیکه نان a jar of jam یک […]
Saturday, 16 November , 2024