الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 90 از 324
راه های واکنش دادن به خبرهای بد 24 بهمن 1402

راه های واکنش دادن به خبرهای بد

 جملات زیر بهترین راه واکنش نشان دادن و اعلام تاسف درباره خبر بدی که به شما داده شده است ،از سوی شماست: ?I’m sorry to hear that. Are you alright? Is anyone hurt خیلی از شنیدنش ناراحت شدم. الان خوبی؟ صدمه ندیدی؟ ?I can’t believe it! Are you OK نمی توانم باور کنم. حالت خوبه؟ […]

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۵) 23 بهمن 1402

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۵)

He is loaded وضعش توپه It is a pig in a poke مفت گرونه Quick-buck artist مفت خور Poor you آخی Tv dinner شام اماده یا حاضری Be it so هرچه بادا باد He is rolling in it طرف خرپوله

۲ اصطلاح/  For the time being & For sure 23 بهمن 1402

۲ اصطلاح/ For the time being & For sure

For the time being = For now  Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا  For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon. جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود.  We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be […]

درباره «Get a rise out of» 23 بهمن 1402

درباره «Get a rise out of»

Get a rise out of  To provoke a response from  زیر زبان کسی را خالی کردن، از کسی حرف کشیدن  You can kid me all day about my mistake, but you won’t get a rise out of me میتونی تمام روز منو در مورد اشتباهم دست بیندازی، اما هرگز نمی‌تونی از من حرف بکشی.  I […]

افعال Get along with &  Get along 23 بهمن 1402

افعال Get along with &  Get along

Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing  سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با  Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمی‌سازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن.  ?How are you getting […]

افعال Get back & Get away with 23 بهمن 1402

افعال Get back & Get away with

 Get back  To return (جدا شدنی) برگشتن، بازگشتن، برگرداندن  Mr. Harris got back from his business trip to Chicago this morning آقای هاریس امروز صبح از سفر تجاری به شیکاگو برگشت.  ?Could you get the children back home by five o’clock میشه لطفا بچه‌ها رو تا ساعت پنج به منزل برگردونی؟  Get away with  To […]

نقش فعل « Get » در جملات 23 بهمن 1402

نقش فعل « Get » در جملات

فعل Get در بسیاری جاها مترادف فعل Become است و به همراه صفت های مربوط به احساسات استفاده می‌شود. همچنین برای صحبت کردن درباره تغییرات بزرگ در زندگی مثل ازدواج یا طلاق هم از Get استفاده می‌شود.   ۱- به عنوان یک Phrasal Verb Get up get down get away get over get on   […]

افعال کاربردی(۱۰۲) 23 بهمن 1402

افعال کاربردی(۱۰۲)

‌ افعال Grate(رنده کردن) Slice(قاچ کردن) Peel(پوست کندن) Whisk(به هم زدن) Boil(پختن) Fry(سرخ کردن) Grill(بریان کردن) Bake(پختن) Pour(ریختن) Scramble(املت درست کردن) Simmer(جوشاندن) Spread(مالیدن) Stir(به هم زدن) Taste(چشیدن) Add(اضافه کردن Blend(ترکیب کردن) Roast(برشته کردن) Chop(ریز ریز کردن) Steam(بخارپز کردن) Roll(غلتاندن) ‌

۴ اصطلاح کاربردی/  !I’m reaping what I sow 23 بهمن 1402

۴ اصطلاح کاربردی/ !I’m reaping what I sow

feel that something is wrong احساس کردن اینکه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است Stop being a damn fool دست از خل بازی بردار I’m reaping what I sow هر چه کاشتم را درو میکنم- دارم سزای کار خودم را میبینم Beat it بزن به چاک

ترکیب گرامری «go + adjective» 23 بهمن 1402

ترکیب گرامری «go + adjective»

go + adjective – به معنای (شدن) است به این مثالها دقت کنید:   Go blind—کور شدن Go deaf—کر شدن Go mad— دیوانه شدن Go bald — کچل شدن شما همچنین میتوانید برای تغییر رنگ نیز از این عبارت استفاده کنید؛ Her hair went white موهاش سفید شد She stopped breathing and her face went […]