معانی فعل ترکیبی run across
فعل ترکیبی run across دو معنی دارد؛ معنی اول این فعل ترکیبی ‘کسی را به صورت تصادفی دیدن’ است. به یک مثال توجه کنید: I ran across two of my old friends when I went back to my hometown وقتی که به زادگاهم برگشتم دو نفر از دوستان قدیمیم رو به صورت تصادفی دیدم. […]
یک ساختار عالی با «leading cause of»
leading cause of علت اصلی ۱️⃣Smoking is leading cause of death in many countries سیگار کشیدن دلیل اصلی مرگ ومیر در بسیاری از کشورها است.
اصطلاح «Know the ropes»
Know the ropes/ learn the ropes چم و خم كاري رو بلد بودن/ ياد گرفتن A: I’m new on this job. I need to learn the ropes B: Your supervisor is very experienced. He knows all the ropes. He can teach you everything
عبارت «across from»
across from بهمعنی «روبهرویِ» یا «مقابلِ» است. A woman was sitting across from me on the train در قطار زنی روبهروی من نشسته بود. ▫Our house is across from the post office خانهی ما مقابلِ ادارهی پست است. برای اینکه نشان دهیم چه چیز فاصله انداخته است میان دو مکان یا …، لازم است بین […]
اصطلاح « Pour oil on troubled waters»
Pour oil on troubled waters To try to make people feel better and become friendly again after an argument با متانت مسائل را حل کردن، روی آتش آب ریختن، آشتی دادن، (دشمنی یا اختلاف) حل و فصل کردن “She hated seeing her two best friends arguing, so she got them together and poured oil on […]
در واکنش به صحبتهایی که شگفت زده می شویم
I don’t/can’t believe it باورم نمیشه. / نمیتونم باور کنم. You must be kidding (joking) حتما داری شوخی می کنی! Really واقعا؟ How fantastic چه عالی! That’s great news خبر فوق العاده ایه! What a great idea چه ایده فوق العادهای! Oh no وای نه! What a pity چه حیف!
معنای An act of god چیست؟
?Why wasn't there any warning before the floods چرا قبل از وقوع سیل هیچ هشداری دریافت نکردیم؟
چند اصطلاح با ملیتها (۱)
🇬🇷It’s all Greek to me من نمیفهمم(متوجه نمیشم) 🇫🇷Take french leave ترک کردن 🇷🇺To play Russian roulette ریسک بزرگ کردن و به خطر انداختن 🇫🇷Pardon my French ببخشید بابت استفاده از الفاظ رکیک 🇳🇱To go Dutch دُنگی حساب کردن، پرداخت کردم سهم به صورت جداگانه 🇨🇳Chinese whispers یک کلاغ چهل کلاغ، شایعات بیاساس
اصطلاحات پرکاربرد با فعل take
take part in شرکت کردن در take place اتفاق افتادن take apart جدا کردن take pleasure لذت بردن از take a breath نفس کشیدن take pride in افتخار کردن به take a test امتحان دادن take notice توجه کردن take into account مد نظر قرار دادن take advice نصیحت کردن take time طول کشیدن take […]
۴ روش گفتن به آرزوم رسیدم
I got my wish My wish came true My wish was fulfilled My wish was granted
Friday, 15 November , 2024