انواع هله هوله ها
Lollipop آب نبات (امریکن) Lolly آب نبات (بریتیش) Cotton candy پشمک (امریکن) Candy floss پشمک (بریتیش) Sunflower seeds تخمه آفتابگردان Cheese curls پفک Potato chips چیپس (امریکن) Crisps چیپس (بریتیش) Fruit leather لواشک Smarties اسمارتیز Gummy پاستیل Chewing gum آدامس Ice cream بستنی Pop corn ذرت پفیلا
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱)
the beauty of pure and genuine connections is they do not feel heavy even in disagreements زیبایی، پیوند خالص و اصیل به این است که حتی در اختلاف نظرها احساس سنگینی ندارید. Create new habits. Meet new people. Try a new routine. Wake up earlier. There are too many possibilities in life to not be […]
واژگان کاربردی (۱۰۵)
math-ریاضیات measurements-واحد اندازه گیری -meter – متر, centimeter – سانتیمتر, kilogram – کیلوگرم, half – نصف, circle – دایره, square – مربع temperature – دما, date – تاریخ, weight – وزن, edge – لبه, corner – گوشه
رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱)
adviser مشاور apprentice کارآموز chief executive مدیر عامل اجرایی executive مدیر PA دستیار شخصی operator اپراتور clerk منشی officer افسر managing director مدیرعامل acting بازیگری
۴ اصطلاح کاربردی/ In a nutshell
In a nutshell به طور مختصر وکلیدی سخن گفتن Once in a blue moon خیلی معمول نیست/ خیلی کم و ندرتا to keep up (with) رسیدن یا برابر شدن با چیزی یا کسی (معمولا در راه رفتن) to have a whale of a time خوش گذراندن و لذت بردن
سوالاتی درباره قرار ملاقات
?Where shall we meet کجا همدیگر را ببینیم؟ ?What time / When shall we meet چه ساعتی / کی همدیگر را ببینیم؟ Let’s meet at the new Chinese restaurant قرار ما در رستوران جدید چینی ?Is 7:30 ok with you? / How about 7:30 ساعت ۷:۳۰ برای تو خوبست؟
۴ اصطلاح کاربردی/ I went off the deep end
I went off the deep end از شدت غعصبانیت زد به سرم – از کوره در رفتم Don’t talk behind his back پشت سرش صحبت نکن- غیبت نکن They fight like cat and dog مثل سگ و گربه به جان هم می افتند Keep your eyes open حواستو جمع کن
درباره «Be about to»
Be about to برای صحبت در مورد آینده بسیار نزدیک استفاده میشود. برای مثال، تصور کنید آماده شدید و کلیدتون دستتونه؛ اگه کسی ازتون بپرسه «داری چیکار میکنی؟»، باید بگید: I am about to leave the house من در شرف ترک کردن خانه هستم یعنی هنوز خانهام اما کمی بعد میروم. به مثالها دقت کنید: […]
۴ اصطلاح کاربردی/ Keep your emotions in check
As time goes by با گذشت زمان Keep your emotions in check باید احساساتتو کنترل کنم Keep your emotions in check پولش اصلا مهم نیست Teaching is my bread and butter تدریس راه امرار معاش من است
۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble
kick up your heals کارهایی رو بکن که دوست داری- خوش بگذرون Throw cold water on توی ذوق کسی زدن- دلسرد کردن یک نفر Drive a wedge between us این مسئله داره بین ما جدایی می ندازه- شکاف افتادن در روابط Land your self in trouble خودت را در دردسر می اندازی
Wednesday, 1 January , 2025