اصطلاح «Walk off with» به معنیست؟
Walk off with=Win easily فعل عبارتی (phrasal verb) Walk off with دو معنی دارد یکی به معنای«به راحتی برنده شدن» است. معنی دوم آن به معنای «دزدیدنم چیزی» است. در بخش اول عبارت «Walk off with» به معنای به راحتی برنده شدن/ بُردن به کار برده شده است. She walked off with the top prize […]
افعال عبارتی «Look for» & «Pass out»
Look for=Try to find فعل عبارتی (phrasal verb) Look for به معنای دنبال (چیزی یا کسی) گشتن/پیش بینی کردن، نگران بودن I’ve been LOOKING FOR all their hidden files, but I can’t find them anywhere من در جستجوی همه پرونده های مخفی آنها هستم، اما آنها را در هیچ جایی پیدا نمی کنم. Pass […]
فعل عبارتی «Ask over»
Ask over=Invite=ask round= invite ask in فعل عبارتی (phrasal verb) Ask over به معنای “دعوت کردن”است/درخواست داشتن They have ASKED us OVER for drinks on Friday اونها روز جمعه ما رو به نوشیدنی دعوت کردند. We’re asking some friends over for dinner on Saturday night ما چند دوست برای شام شنبه شب دعوت کردیم I […]
عباراتی با Owe
I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم! I still owe on the car من هنوز بابت ماشین بدهکارم I owe you a drink بهت یک نوشیدنی بدهکارم I owe you my thanks مدیون تو هست/یکی طلب من به شما She still owes me for all the times I’ve helped her out […]
۶ کتاب نامزد جایزه ادبی «خانه پوشکین» شدند
«خانه پوشکین» شش کتاب را در فهرست نهایی جایزه کتاب سال ۲۰۲۴ خود قرار داد که طیف وسیعی از موضوعات را در برمیگیرد. به گزارش الفبای زبان، این شش کتاب که نامزد این دوره از رویداد ادبی شدهاند، طیف وسیعی از موضوعات را در دورههای زمانی و مکانی گوناگون از رشتهکوههای قفقاز در جنوب تا […]
عبارت «To be honest»
عبارت “To be honest” رو چه در ابتدای جمله تون و چه در انتهاش میتونید بکار ببرید.این عبارت می تواند به معنای «راستش را بخواهی/صادقانه» معنی می شود. به این مثالها توجه کنید: To be honest, I think you’re really good at soccer راستشو بخوای فکر کنم تو در فوتبال خیلی ماهر هستی. I […]
برخی واژگان Homographs
کلماتی که چند معنی مختلف دارند در انگلیسی به نام Homographs می شناسیم. چندتا مثال: Bow: کمان، تعظیم کردن Tear: اشک، پاره کردن Match: مسابقه، کبریت Minute: خیلی ریز، دقیقه
واژگان «posterity»
posterity=all future generations اعقاب، اولاد، زادگان، ایندگان، اخلاف She was convinced that the result would be world peace and universal prosperity او متقاعد شده بود که نتیجه صلح جهانی و رفاه جهانی آیندگان خواهد بود Governments emphasize its central role in the future prosperity of the global economy دولت ها بر نقش محوری آن در […]
واژه «spite»
spite کینه، بدخواهی،خشمگین کردن، کینه ورزیدن He is jealous and full of spite او حسود و پر از کینه است You only denied his request out of spite فقط از روی کینه توزی درخواست او را رد کردی.
واژه «versatile»
versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]
Thursday, 26 December , 2024