چند اصطلاح جذاب/ Hung up on someone به چه معنیست؟
The apple of sb’s eye بسیار عزیز بودن/ نور چشمی بودن Wishes dont wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه No, by no manners or means نه، به هیچ وجه،به هیچ نحوی You hit the nail on the head زدی تو خال،درست حدس زدی Hung up on someone به کسی دل بستن […]
چند عبارت جذاب/ دلسوز بودن/ باانگیزه بودن
be confident بی پروا باش be successful موفق باش be beautiful قشنگ باش be intelligent باهوش باش be hardworking سخت کوش باشد be carefree بی خیال باش be modest فروتن باش be driven خود راهنما باش be forgiving بخشنده باش be creative خلاق باش be relaxed آرام باش be motivated با انگیزه باش be educated […]
اشکال هندسی به انگلیسی
square……………………….مربع rectangle …………….. مستطیل triangle……………………. مثلث circle…………………………دایره Pentagon…………….پنج ضلعی octagon…………….هشت ضلعی oval………………………….بیضی angle………………………. زاویه diameter…………………….قطر cube………………………..مکعب pyramid………………………هرم circumference…………..محیط radius…………………شعاع دایره cylinder…………………..استوانه cone………………………مخروط
اشیا چند ضلعی به انگلیسی
pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ضلعی heptagon = هفت ضلعی octagon = هشت ضلعی nonagon = نه ضلعی decagon = ده ضلعی
واژه «shrewd» به چه معنیه؟
shrewd زیرک، زرنگ، حیله گر، با هوش، ناقلا، موذی a shrewd east wind باد شرقی موذی It is just a shrewd understanding of what matters in their lives این فقط یک درک زیرکانه از آنچه در زندگی آنها اهمیت دارد است He was a shrewd judge او یک قاضی زیرک بود He had […]
واژه «تحقیرآمیز »
disdainful اهانت آمیز- توهین آمیز work for my brother?’ she said, with a disdainful snort برای برادرم کار کنم؟ او با لحن تحقیرآمیزی گفت with a last disdainful look, she turned towards the door با آخرین نگاه تحقیرآمیزش به سمت در چرخید he cast a disdainful glance in their direction نگاهی تحقیرآمیز به سمت آنها […]
جارو برقی کشیدن
I am vacuuming دارم جارو برقی میکشم Almost done vacuuming the rug جارو کردن قالیچه تقریبا تموم شد Vacuuming; clean with a vacuum cleaner تمیز کردن با جارو برقی the room needs to be vacuumed خونه نیاز داره که جارو برقی بشه.
اصطلاح «اینم شد…/ به این میگی…»
You call that a /an به این میگی … ؟! اینم شد … ؟! الان این مثلا … بود ؟! call: نامیدن – فرض کردن – به حساب آوردن عبارت You call that a رو میگی، بعد اسم رو میاری: !?You call that a life به این میگی زندگی؟؟/ اینم شد زندگی!!؟ !?!You call that […]
عباراتی برای بیان «دلیل و علت»
Cause علت Establish the cause علت چیزی را یافتن. It’s our job to establish the cause of fire این وظیفه ماست که علت آتش سوزی را بیابیم. The root cause دلیل اصلی The cost of the project was enormous, but it was not the root cause of it’s failure هزینه پروژه خیلی زیاد بود ولی […]
انواع سفر/ معانی On a voyage & On a pilgrimage
نکته: حرف اضافه کلمات مربوط به سفر و تعطیلات On میباشد On a trip سفر کوتاه On a business trip سفر کاری On a mission ماموریت، سفر ماموریتی On vacation تعطیلات On holiday تعطیلات On a cruise سفر دریایی On a voyage سفر دریایی On an excursion سفر اکتشافی On an expedition سفر تحقیقاتی […]
Wednesday, 25 December , 2024