الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 5 از 334
برخی واژگان و اصطلاحات مربوط به خرید کردن/ تخفیف/ مرجوعی کالا 19 آذر 1403

برخی واژگان و اصطلاحات مربوط به خرید کردن/ تخفیف/ مرجوعی کالا

Sales receipt رسید خرید  make sure to keep the sales receipt in case you need to turn or exchange the item  Buy خریدن  I want to buy a new dress for the party Sell فروختن با به فروش رساندن  I’ve got some books to sell Sale تخفیف  I bought my dress in a sale  Seller […]

مثال‌های رایج درباره افعال ترکیبی 19 آذر 1403

مثال‌های رایج درباره افعال ترکیبی

Get along with (با کسی کنار آمدن) ?Do you get along with your coworkers (آیا با همکارانت کنار می‌آیی؟) Run into (به طور اتفاقی برخورد کردن) I ran into an old friend yesterday (دیروز به یک دوست قدیمی برخوردم.) Call off (لغو کردن) They called off the meeting due to bad weather (جلسه را به […]

واژه ای برای «خستگی ناپذیر» در زبان انگلیسی 19 آذر 1403

واژه ای برای «خستگی ناپذیر» در زبان انگلیسی

Indefatigable SYN: tireless (رسمی) خستگی ناپذیر، نَستوه   Although the effort of taking out the garbage exhausted Wayne for the entire morning, when it came to partying, he was indefatigable اگرچه تلاش برای بیرون بردن زباله ها وین را کل صبح خسته کرد، اما وقتی نوبت به مهمانی رسید، خستگی ناپذیر بود.   One can […]

برخی واژگان مشابه در زبان انگلیسی (۱۸) 19 آذر 1403

برخی واژگان مشابه در زبان انگلیسی (۱۸)

Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = مشورت کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = رنج بردن

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw 17 آذر 1403

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw

The match was drawn They drew at 2_2 بازی مساوی شد آنها در ۲_۲ مساوی کردند a drawn game: The match ended in a draw یک بازی مساوی: بازی با تساوی به پایان رسید a drawn game The match ended in a draw این دیدار با تساوی به پایان رسید a car draw قرعی کشی […]

برخی قیدهای پرکاربرد زبان انگلیسی 17 آذر 1403
Adverbs of Frequency

برخی قیدهای پرکاربرد زبان انگلیسی

Basically اساساً Certainly مطمئناً Entirely کلا- بطور کلی Personally شخصاً Regularly بطور منظم Smoothly به آسانی – به نرمی Strictly دقیقاً Publicly آشکارا- بطور علنی  Seriously بطور جدی  Straightly بطور مستقیم Similarly بطور مشابه Firmly قاطعانه – به محکمی

چندتا از پرکاربردترین حروف اضافه انگلیسی 17 آذر 1403

چندتا از پرکاربردترین حروف اضافه انگلیسی

On the wall On the door On the floor On the carpet On the menu On the page On the street On the train On the plane On the ship On a horse On a motorcycle On a bicycle On television On the radio On the telephone On internet On the way

تفاوت To ,Too,Two در انگلیسی 17 آذر 1403

تفاوت To ,Too,Two در انگلیسی

  تفاوت سه کلمه بالا را با مثال‌های مختلف توضیح می‌دهیم. معنی هر کلمه به ترتیب: to به معنی «به» و two به معنی «دو» است. too به معنی همچنین می‌باشد. To یک حرف اضافه preposition یا بخشی از اصطلاح مصدری فعل است. (“She was heading to the gym after work” (preposition) or “She wanted […]

چند جمله برای ابزار عشق و احساسات در زبان انگلیسی 17 آذر 1403

چند جمله برای ابزار عشق و احساسات در زبان انگلیسی

I adore you تو رو میپرستم You mean so much to me. خیلی برام ارزش داری I’m in love with you من عاشق تو ام You’re my angel تو فرشته منی You’re my princess تو شاهزاده منی You’re incredible تو محشری You’re my baby تو عزیز منی You’re my king تو پادشاه منی We’re perfect […]

اصطلاح «off the charts» به چه معناست؟ 14 آذر 1403

اصطلاح «off the charts» به چه معناست؟

off the charts خیلی زیاد/خیلی بالا/فوق العاده/بیش از انتظار   The Doctor immediately made a call to my primary physician to find out what medications I could take, because my blood pressure was off the charts دکتر فوراً با پزشک اصلی من تماس گرفت تا بفهمد چه داروهایی را می توانم مصرف کنم، زیرا فشار […]