کاربردهای مختلف کلمهی each
هر He called me each day and asked about my circumstances او هر روز به من زنگ زد و احوالم را پرسید. هرکدام، هر یک Each had a different solution to the problem هر کدام یک راه حل متفاوت برای مشکل داشتند. به هر کدام، به هر یک She gave us two apples each او […]
چند روش برای «عذر خواهی کردن» در انگلیسی
My apologies Pardon/pardon me/I beg your pardon Excuse me Mea culpa Oops/whoops My bad My mistake ?Can you forgive me I apologize for Please forgive me I owe you an apology You can blame me for this ?How should I apologize to you I beg your pardon
در جواب «thank you » چی بگیم؟!
My pleasure : باعث افتخار من Don’t mention it : حرفشم نزن No problem: چیزی نیست It was nothing: کاری نکردم
۳ اصطلاح / «خیلی رو داری» چی میشه؟
You have a lot of nerve خیلی رو داری Don’t butter me up هندونه زیر بغلم Don’t pick on me به من گیر نده
در جواب خبر خوش !Congratulations
وقتی یه خبر خوش میشنوید در جواب از این عبارات استفاده کنید: Congratulations!تبریک میگم That’s great!عالیه How wonderful!چقدر عالی Awesome!فوقالعاده س I’m so happy for you!من خیلی برات خوشحالم Good luckموفق باشی! I’m super glad to hear that خیلی خوشحالم که این رو شنیدم
اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع
headache: سردرد backache: پشت درد amnesia:بيماري فراموشي anemia:کم خوني bloodshed: خونريزي brain sickness:نقص عقل bladder stone: سنگ مثانه cancer: سرطان tooth ache: دندان درد chicken pox: آبله مرغان Sore Throat: گلو درد constipate: يبوست depression:افسردگي ear ache: گوش درد eye sore:چشم درد flu:آنفلو آنزا fever: تب heart ache: قلب درد heat stroke :گرما زدگي hypertension […]
اصطلاح Go mad & get cold feet
Go mad دیوانه شدن، عصبانی شدن، کفر (کسی) درآمدن، از کوره به در رفتن My husband will go mad when he finds out how much I paid for that dress وقتی شوهرم بفهمد که من این پیراهن را چند خریدهام دیوانه خواهد شد. He went mad from years alone in the jungle او […]
قیدهای پرتکرار کدامند؟
Basically اساسا Certainly مطمنا Entirely کلا- بطور کلی Personally شخصا Regularly بطور منظم Smoothly به آسانی – به نرمی Strictly دقیقا Publicly آشکارا- بطور علنی Seriously بطور جدی Straightly بطور مستقیم Similarly بطور مشابه Firmly قاطعانه – به محکمی Mainly عمدتا
چند جمله کاربردی روزانه
I did it in a hurry من با عجله انجامش دادم That is up to you این به خودت بستگی داره You must say whatever you like تو باید هر چی دلت میخواد رو بگی In the weekend در آخر هفته ( تعطیلی هفتگی ) For the first time برای اولین بار I gave it […]
تفاوت in fact و actually
این دو کلمه با هم مترادف هستند با یک تفاوت کاربردی کوچک.از actually زمانی استفاده می شود که بخواهیم یک سوء برداشت را از بین ببریم. People think we’ve got lots of money, but actually we are quite poor ولی اگر بخواهیم اطلاعات ارائه شده را بسط دهیم از in fact و as a matter […]
Tuesday, 24 December , 2024