الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 30 از 342
اصطلاحی برای “هنگ کردن، بند آمدن زبان” به انگلیسی 18 مهر 1403

اصطلاحی برای “هنگ کردن، بند آمدن زبان” به انگلیسی

  at a loss بند اومدن زبون, هنگ کردن   Def: unable to speak=speechless I was so surprised that I was at a loss for words چنان متعجب شدم که زبونم بند اومده بود. Tom was terribly confused  really at a loss   تام حسابی گیج شده بود و نمیتونست حرف بزنه

داستانک انگلیسی بازرگان و خرگوش همراه ترجمه 18 مهر 1403

داستانک انگلیسی بازرگان و خرگوش همراه ترجمه

  Short Story The Merchant and his Donkey  One beautiful spring morning, a merchant loaded his donkey with bags of salt to go to the market in order to sell them. The merchent and his donkey were walking along together. They had not walked far when they reached a river on the road. Unfortunately, the […]

عبارات پرکاربرد با فعل Go 18 مهر 1403

عبارات پرکاربرد با فعل Go

  Collocations with “Go” Go abroad    خارج رفتن Go astray   راه اشتباه رفتن Go bad     فاسد شدن Go bald       کچل شدن Go bankrupt ورشکست شدن Go blind    نابینا شدن Go crazy   دیوانه شدن Go dark    تاریک شدن Go deaf      کر شدن Go fishing.  ماهیگیری کردن Go mad     هیجان زده شدن Go missing ناپدید شدن Go […]

چگونه به انگلیسی بگوییم ” ۵ نفر از ۱۰ نفر”؟ 17 مهر 1403

چگونه به انگلیسی بگوییم ” ۵ نفر از ۱۰ نفر”؟

در زبان انگلیسی به دو شکل می توان این عبارت را بیان کرد. Out of In به طور مثال: ۵out of 10 students can speak about it ۵نفر از ۱۰ نفر دانش آموزان می توانند درباره ش صحبت کنند و یا  ۵in10 srltudents can speak about it   ۱out of 3 people know it ۱نفراز […]

couch potato کیست؟ 17 مهر 1403

couch potato کیست؟

couch potato=a lazy person فردی که مدام پای تلویزیون مشغول خورد و خوراک است/معتاد به تلویزوین این اصطلاح غیررسمی در واقع نوعی انتقاد به اشخاصی است که مدام وقت خود صرف تلویزیون می کنند I used to be a couch potato, but then I discovered the joy of outdoor activities من قبلا معتاد به تلویزیون […]

عبارت “developed a headache” به چه معناست؟ 17 مهر 1403

عبارت “developed a headache” به چه معناست؟

I developed a headache من به سر درد مبتلا شدم She developed an unknown disease او به یک بیماری ناشناخته مبتلا شده    

۲اصطلاح/ چهارچشمی حواست باشه!! 17 مهر 1403

۲اصطلاح/ چهارچشمی حواست باشه!!

Keep your eyes peeled چهارچشمی حواست باشه She’s way out of your league او ازت سر تره

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها 16 مهر 1403

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها

Oddly enough=by the way Oddly enough I was telling them the last night story  اتفاقا داشتم داستان دیشب رو براشون می گفتم As it happens As it happens She was gonna tell me the truth اتفاقا او داشت حقیقتو رو به من می گفت

چند راه برای گفتن “متوجه شدم” به انگلیسی 15 مهر 1403

چند راه برای گفتن “متوجه شدم” به انگلیسی

I got it I see what you mean I understand where you’re coming from I get your point I comprehend I can related to that I see how you feel

عبارات و جملات کاربردی با Banish 15 مهر 1403

عبارات و جملات کاربردی با Banish

Banish negative thoughts دور کردن افکار منفی Banish fear از بین بردن ترس Banish doubts رفع ابهام، شک را از بین بردن Banish bad habits ترک عادات بد Banish a person from the group اخراج فرد از گروه Banish worries از بین بردن نگرانی ها Banish evil spirits دور کردن ارواح خبیث Banish stress از […]