الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 30 از 323
اصطلاح At the drop of hat 03 مرداد 1403

اصطلاح At the drop of hat

At the drop of hat=Immediately, without delay At the drop of hat idiom= means to do something right away or without hesitation فوری و بی درنگ/ فوری بدون فکر کردن/ کاری که برای انجامش خیلی مایل هستیم و فورا انجامش می دهیم We’re all packed and ready to go; we can leave here at the […]

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟ 03 مرداد 1403

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟

با نام افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند به انگلیسی آشنا شویم. Dentist دندان پزشک A dentist, also known as a dental surgeon, is a surgeon who specializes in dentistry, the diagnosis, prevention, and treatment of diseases and conditions of the oral cavity یک دندان پزشک، یا جراح دندان، نوعی از جراح است […]

 آشنايي با اسم مصدر gerund و موارد کاربرد 02 مرداد 1403

 آشنايي با اسم مصدر gerund و موارد کاربرد

در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل به وجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .  smoking – swimming  بعد از حروف اضافه فعل با ing يا اسم مصدر قرار مي گيرد. گاهي اوقات براي ساختن اسم به فعل، ing اضافه مي […]

فعل ترکیبی «get around» 02 مرداد 1403

فعل ترکیبی «get around»

یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ است. یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای دیدن مکان های مختلف […]

واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]

واژه «Dowdy» 02 مرداد 1403

واژه «Dowdy»

Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

درباره صفت های  irreparable & irreversible 02 مرداد 1403

درباره صفت های irreparable & irreversible

صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند و در کانتکست های مشابهی می تونن به کار برن. این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about […]

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟ 02 مرداد 1403
Read the room چطور؟

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟

Read the room شرایط رو درک کن Can I bum a cigarette یه نخ سیگار میدی Dig deep تلاشتو بکن Live and learn درس عبرت شد برات

واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

دربارۀ واژه «مترسک» 02 مرداد 1403
ادبیات فارسی؛

دربارۀ واژه «مترسک»

مترسک جسمِ انسان‌مانندی از جنسِ چوب و پارچه است که کشاورزان برای ترساندنِ پرندگان در مزرعه نصب می‌کنند. در فارسی آن را «ترسانک» و «لولو سرِ خرمن» و «داهول» هم می‌نامند. واژۀ «مترسک» از سه جزء تشکیل شده‌است: م‍ (پیش‌وندِ نهی) ترس (بنِ مضارعِ ترسیدن) -‌ک (پس‌وندِ اسم‌ساز) جالب است که معنیِ تحت‌اللفظیِ واژۀ «مترسک» […]