جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۸)
Sometimes it takes 10 years to get that 1 year that will change your life گاهى وقتها ١٠ سال طول ميكشه تا اون ١ سالى كه قرار هست زندگيت رو عوض كنه از راه برسه Kill the bad vibes before it lays eggs انرژى هاى بد رو قبل از اينكه تخم گذارى كنن بكش […]
برخی لوازم آشپزخانه به انگلیسی (۳)
چای ساز Tea maker توستر Toaster کتری Kettle میکسر Mixer یخچال Refrigerator مخلوط کن Blender کابینت Cabinet هود اجاق گاز Cooker hood مایکروویو Microwave مایع ظرفشویی Dish soap پیشخوان آشپزخانه Kitchen counter میز شام Dinner table ترازوی اشپزخانه Kitchen scale سطل پدال Pedal bin گریل Grill کشو Drawer
۳ اصطلاح اسلنگ/برو سر اصل مطلب (بی ادبانه) به انگلیسی
Cut the crap Get to the point برو سر اصل مطلب Pull the other one خالی نبند Happy go lucky سر به هوا
چند واژه کاربردی/ bizarre به چه معناست؟
کمک کردن :make a contribution containing: متضمن ، شامل، حاوی maintaining: انفاق ، نفقه دادن remaining: باقیمانده restraining: جلوگیری کردن از ، مهار کردن elevates: بالا بردن ، بلند کردن ،ترفیع دادن induces: فراهم کردن ، وادار کردن disrupts: از هم گسیختن ، منقطع کردن determine: تصمیم گرفتن ، حکم دادن suspicions: بدگمان ، مشکوک […]
واژگانی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند
لغت هایی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند Affluent Wealthy Prosperous Rich Well- off
جملات کوتاه و آموزنده انگلیسی (۶۷)
It’s better to look back on life and say, “I can’t believe I did that” than to look back and say, “I wish I did that.” بهتره برگردى عقب و به زندگيت نگاه كنى و بگى : ” باورم نميشه انجامش دادم. ” تا اينكه به عقب نگاه كنى و بگى: ” اى كاش انجامش […]
فعل zone out به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) zone out به معنای “توجه نکردن، اهمیت ندادن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Not pay attention مثال: She zoned out during the lecture because it was so boring او به سخنرانی توجه نداشت، چون خیلی کسل کننده بود.
۳اصطلاح انگلیسی/ معنای the rest is history به چه معناست؟
The rest is history باقیش رو خودت می دونی! I’m in tip-top shape today امروز توپ توپم Work on توسعه دادن، بهبود بخشیدن
فعل cop off به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) cop off به معنای “ترک زودهنگام کار یا مدرسه” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave work or school early مثال: We copped off early on Friday because there was nothing to do ما اوایل جمعه از کار دست کشیدیم، چون کاری برای انجام دادن وجود نداشت آدرس کانال […]
Monday, 23 December , 2024