۳ اصطلاح کاربردی/ keep it dark به چه معناست؟
Keep it dark مخفی نگه داشتن، صدایش را درنیاوردن I’m on leave در مرخصی هستم My lips are sealed دهنم قرصه
واژگان معادل Smart در زبان انگلیسی
Gifted Brilliant Sharp Clever Intelligent Ingenious Knowledgeable Shifty Supersubtle Understanding
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۷۳)
Sometimes we don’t talk Because there’s nothing left to say گاهی ما حرف نمیزنیم، چون که دیگر چیزی برای گفتن نمانده است. If you’re tired of starting over, stop giving up اگه از دوباره از اول شروع كردن خسته شدى، از جا زدن دست بردار . I will win Not immediately but definitely […]
کلمات مرکب با Hand
کلمات مرکب با Hand Handbag کیف دستی Handbill تراکت ، آگهی کاغذی Handbook کتاب راهنما Handbrake ترمز دستی Handcart چرخ دستی Handcuffs دستبند پلیسی Handgun هفت تیر ، سلاح کمری Handkerchief دستمال جیبی Handpick دستچین کردن، برگزیدن Handsome خوش تیپ Handshake دست دادن Handspring معلق زدن بر روی دستها Hand stand بالانس،معلق،ایستادن روی دستها Handwriting […]
چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان
At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه
کلمات مرتبط با ورزش کردن
Strength معنی : قدرت مثال : Lifting weights increases your strength ترجمه : وزنهبرداری قدرت شما را افزایش میدهد. Endurance معنی : استقامت مثال:Running long distances helps build endurance. ترجمه:دویدن مسافتهای طولانی به تقویت استقامت کمک میکند. Flexibility معنی : انعطاف پذیری مثال :Yoga improves flexibility in your muscles ترجمه :یوگا انعطافپذیری عضلات شما […]
۳اصطلاح کاربردی/ it’s you call به چه معناست؟
The night is young تازه سر شبه No time to dilly dally زمان وقت تلف کردن نیست It is your call تصمیم با تو است
۳عبارت کاربردی/ to snoop به چه معناست؟
To snoop سرک کشیدن، فضولی کردن Upon my word به شرافتم قسم می خورم Chop chop بجنب، سریع باش
فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Bear out به معنای “تایید کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Confirm that something is correct مثال: Statistics bear out the government’s claims on the issue آمار، ادعاهای دولت درمورد این موضوع را تایید میکند.
عبارت Egg on به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Egg on به معنای “تشویق کردن، تهییج کردن” هستش. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Encourage مثال: The other students egged him on when he started arguing with the teacher وقتی او با معلم بحث میکرد بقیه دانشآموزان او را تشویق میکردند.
Sunday, 22 December , 2024