Wh Questions
What چه چیزیپرسیدن در مورد چیزی Who چه کسیپرسیدن در مورد کسی Where کجاپرسیدن در مورد جایی When کِیپرسیدن در مورد زمانی Why چراپرسیدن دلیل How many چه تعدادپرسیدن تعداد(قابل شمارش) How much چقدرپرسیدن تعداد (غیرقابل شمارش) How چطور و چگونهپرسیدن در مورد راه و روش Whose چه کسیپرسیدن در مورد مالکیت Which کدامیکپرسیدن در […]
Film genres
Action-اکشنMartial arts-هنرهای رزمیAdventure- فیلمهای ماجراجوییComedy-کمدی/ طنز Romantic comedy (Rom-com)-کمدی عاشقانهMockumentary-مستندنما/مستند دروغینDocumentary-مستندAnimation-انیمیشنBiographical-بیوگرافی /زندگینامهScience-fiction-علمی-تخیلیDrama-درام Historical drama- درام تاریخی
مترادف های all of a sudden
ناگهان=suddenlyبلافاصله=immediatelyآنی=instantaneouslyدر یک لحظه =in an instantفوراً =instantly=at once به یکباره =all at onceبی درنگ= promptlyناگهانی =abruptlyدر یک چشم به هم زدن-سریعاً=in a triceبه سرعت =swiftlyغیر منتظره = unexpectedlyبدون هشدار =without warningبدون اطلاع قبلی=without notice
Soft drink
Soft loanوام بی بهره Soft heartedدل نازک Soft drinkنوشیدنی غیرالکی Soft fruitمیوه بی هسته softball soft headed احمقانه software نرم افزار
پسوندهای فعل ساز
پسوندهای فعل ساز عبارتند از: en- en – er- ify -ate -ize whiten = white+en سفید کردن (white= سفید) flitter(flit)= flit+er بال زدن (flit= پرواز کردن) intensify=intense+ify تشدید می شود (intense = شدید، قوی) originate=origin+ate سرچشمه گرفتن (origin = ریشه، نسب) realize=real+ize فهمیدن/پی بردن (real = واقعی)
!Do time
Do time حبس/ زندانی کشیدن برای مدتی مثال: .He has been doing time in a federal penitentiary او مدتی را در یک زندان ندامتگاه فدرال گذرانده است. end up doing =end up doing something به آخر رسیدن کار یا چیزی/ آخر و عاقبت به چیزی ختم شدن مثال: I ended up doing all the work […]
تعارفات مودبانه
Welcome to our houseبه منزل ما خوش آمدید. I’m delighted to have you visitاز دیدار شما بسیار خوشحالم I’m delighted to have you hereخوشحالم که تشریف آوردید I’m so glad you could visitبسیار خوشحالم توانستید تشریف بیاورید I’m so glad you could comeخیلی خوشحالم که تشریف آوردید
?Store Or Shop
“shop” به معنای هر مکانی است که کالاهای خرده فروشی، اغلب از یک نوع، مانند کالاهای برقی، لباس، مواد غذایی و غیره را به فروش می رساند.the British use shop mobile shop Butcher shop “store” به معنای یک فروشگاه بزرگتر است که به بخش هایی تقسیم شده و چندین نوع کالا را به فروش می […]
In the red/in the black
In the red در وضعیت بحرانی به لحاظ مالی/خرج کردن بیشتر از درآمد .The company has been in the red for the last three quarters این شرکت در سه فصل گذشته در وضعیت قرمز قرار داشته است. In the black بدهکار نبودن به لحاظ مالی / یا وضعیت سود آور بودن .She hoped that her […]
Two days away
Two days away is Wednesday دو روز دیگه چهارشنبه است. Two weeks away is winter دو هفته دیگه زمستونه.
Saturday, 16 November , 2024