الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 162 از 324
اصطلاحات کاربردی با “Give” 20 شهریور 1402

اصطلاحات کاربردی با “Give”

Give me a fiveبزن قدش Give me a hugبیا بغلم Give me some sugarیه بوس بده Give me a handکمکم کن Give me a rideمنو برسون

call attention to 20 شهریور 1402

call attention to

call attention to call attention to=point out, signalise توجه کردن/تفهیم کردن/توجه شمار رو جلب می کنم به … Trump is always calling attention to Biden’s mistakes ترامپ همیشه به اشتباهات بایدن توجه می کند draws attention جلب توجه کردن/ Biden draws attention when he makes mistakes بایدن زمانی که مرتکب اشتباه می شود توجه ها […]

grouchy 20 شهریور 1402

grouchy

grouchy = irritable and bad-tempered; grumpy; complaining⠀ ⠀⠀⠀ ‌انسان بد خلق-شاکی-نق زن Your grandmother has nothing to stop her from being bored, grouchy, and lonely مادربزرگ شما برای خلاصی اش از بی حوصلگی، بداخلاقی و تنهایی چیزی ندارد. (که انجام دهد) If your usual bus driver is a grouch, he’s probably always yelling at his […]

سلام برسون! 20 شهریور 1402

سلام برسون!

در زبان فارسی ما از این عبارت خیلی استفاده می کنیم، «سلام منو برسون» برای این منظور از این عبارت خیلی ساده می توانیم استفاده کنیم: please tell her hello for me and that I wish her well=Give her my best Give her my best سلام منو بهش (مونث) برسون Give him my best سلام […]

چند عبارت پرکاربرد با “by” 20 شهریور 1402

چند عبارت پرکاربرد با “by”

By chanceاتفاقی By mistakeسهوا By forceبه زور By the wayدر‌ضمن By defaultبه صورت پیش فرض

!hit me up 20 شهریور 1402

!hit me up

you have a call waiting پشت خطی داری ?what do you take me for منو چی فرض کردی تو؟ I’m eager to see you من خیلی مشتاقم که ببینمت hit me up=contact me بهم زنگ بزن/باهام در تماس باش hit me up= ask someone for something یک اصطلاح محاوره ای و غیررسمی

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی 20 شهریور 1402

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی I have no moneyهیچ پولی ندارم I’m strapped for cashدست و بالم خالیه I can’t afford itتوانایی خریدش رو ندارم I’m pennilessبی پولم I’m flat brokeهیچ پولی ندارم I’m skintبی پولم

fully aware 20 شهریور 1402

fully aware

fully aware=having knowledge= conscious=aware of danger کاملا آگاه /هوشیار She wasn’t fully aware of the moment when the audience started applauding او کاملاً از لحظه ای که تماشاگران شروع به کف زدن کردند آگاه نبود

انواع فعل نگاه کردن 20 شهریور 1402

انواع فعل نگاه کردن

Seeدیدن Lookنگاه کردن Watchتماشا کردن Stareخیره شدن Peepزیر چشمی نگاه کردن Scanبه طور کامل نگاه کردن Glanceنگاه مختصر کردن

?How’s life 19 شهریور 1402

?How’s life

?How have you been