الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 149 از 310
دو اشتباه رایج گرامری(۴) 18 شهریور 1402

دو اشتباه رایج گرامری(۴)

دو اشتباه رایج زمانی که ما کلید-کیف و یا چیزی را درخانه جا می گذاریم به جای فعل forget از فعل left استفاده کنیم. نکته: forget “فراموش کردن” را نمی توان با مکان دنبال کرد. نگید forget بگید left (اشتباه)I forgot my hat in the houseI left my hat in the house Mia, you’re always […]

مکالمه درباره چمدان گمشده 18 شهریور 1402

مکالمه درباره چمدان گمشده

Lost luggage ?Passenger: Is this all the luggage from this flight Airline agent: Yes Passenger: I can’t find my luggage Airline agent: It looks like your luggage is lost Passenger: I need my suitcase. I have a business meeting today and my suit is in it Airline agent: I’m very sorry. If we locate it, […]

داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱) 18 شهریور 1402

داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱)

Two friends Two friends, Sam and Mike, were riding on a bus. Suddenly the bus stopped and bandits got on. The bandits began robbing the passengers. They were taking the passengers’ jewelry and watches. They were taking all their money, too. Sam opened his wallet and took out twenty dollars. He gave the twenty dollars […]

چند عبارت کاربردی درباره مهاجرت 18 شهریور 1402

چند عبارت کاربردی درباره مهاجرت

Immigration advocate

عبارت It wasn’t me 18 شهریور 1402

عبارت It wasn’t me

وقتی به خاطر کار اشتباهی که رخ داده، کسی شما رو متهم یا سرزنش می‌کنه، می‌تونید بگید:It wasn’t meیعنی کار من نبوده یا تقصیر من نبوده و من مقصر نیستم. He swears that it wasn’t him قسم می‌خوره که کار اون نبوده A: I can’t believe you told mom and dad about me smokingB: It […]

Allegedly به چه معناست؟ 18 شهریور 1402

Allegedly به چه معناست؟

چند جمله کاربردی (۹۳) 18 شهریور 1402

چند جمله کاربردی (۹۳)

Do it on privateبه طور محرمانه آن را انجام بده. Keep it to yourselfپیش خودت بمونه. Sorry for interruption / interrupting youببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم. I couldn’t make sense of what you saidنتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم. I didn’t want to offend youمنظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم). ؟Am […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۵) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۵)

Have been to see به دیدن چیزی رفتن Sara had been to see his boss to confirm his job for next summer سارا برای تایید کارش برای تابستان آینده به دیدار رئیسش رفته بود Fix upجور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۴) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۴)

ever sinceاز اون موقع، از وقتی که She’s wanted to be a firefighter ever since she was a young girlاز اون موقع که یه دختر بچه بود میخواست آتشنشان بشه on displayدر معرض دید The statue gotta be on displayمجسمه باید در معرض دید باشد after youاول شما (مثلا در وارد شدن به جایی یا […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۳) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۳)

Drop the actفیلم بازی نکن Come cleanراستشو بگو Come againدوباره بگو I don’t buy itباور نمی‌کنم I’m easyبرام فرقی نداره Off with youبرو پی کارِت