الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 139 از 310
پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند 15 مهر 1402

پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند

Number Prefixes: پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند. پیشوند bi , di : به معنای دو میباشد. مانند: Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent پیشوند poly, multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند: Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose پیشوند -hemi, semi, demi […]

۱۰ روش بیان سلام و خداحافظی! 15 مهر 1402

۱۰ روش بیان سلام و خداحافظی!

Helloسلام Hiسلام Hey(غیررسمی) سلام Hi thereسلام Howdy(غیررسمی) سلام Byeخداحافظ Bye-byeخداحافظ See you later(غیررسمی) می‌بینمت Take careمراقب خودت باش. Have a good time.اوقات خوشی داشته باشی.

عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار 15 مهر 1402

عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار

Frequentlyاغلب Generallyعموما Hardly everخیلی بندرت Hourlyساعتی Many timesبدفعات Monthlyماهیانه Most timesاکثر اوقات Nearly alwaysتقریبا همیشه Neverهرگز Normallyبطور طبیعی Not oftenنه زیاد Occasionallyبندرت

عباراتی که با فعل “Make” می‌آیند 15 مهر 1402

عباراتی که با فعل “Make” می‌آیند

Make a decisionتصمیم گرفتن Make a predictionپیش بینی کردن Make an excuseعذر خواستن Make a warجنگ کردن Make a peaceصلح کردن Make a speechسخنرانی کردن Make fun ofتمسخر کردن Make progressپیشرفت کردن Make friendsدوست شدن Make a noiseسر و صدا کردن Make troubleمشکل درست کردن

he is so trust worthy 12 مهر 1402

he is so trust worthy

he is so trust worthy او خیلی قابل اعتماد است you can count on him می تونی روی او حساب کنی

اصطلاح دل به دریا زدن+۲ اصطلاح دیگر 12 مهر 1402

اصطلاح دل به دریا زدن+۲ اصطلاح دیگر

Take the plunge دل به دریا زدن this food tastes awful این غذا بد مزه است this shirt is too loose for me این لباس برای من گشاده

میشه باهات رک باشم؟ 12 مهر 1402

میشه باهات رک باشم؟

?may I be candid with you میشه باهات رک باشم

از طرف من صحبت نکن! 12 مهر 1402

از طرف من صحبت نکن!

never speak on my behalf هیچ وقت از طرف من صحبت نکن

قیافت آشناست! 12 مهر 1402

قیافت آشناست!

!my mind went blank قیافت آشناست! your name is on the tip of my tounge اسمت نوک زبونمه I can’t quite place you به جا نمیارم شمارو my mind went blank همه چی از یادم رفت

!I had a hunch 10 مهر 1402

!I had a hunch

“I had a hunch” حسم میگه / یه حسی دارم که/ به دلم افتاده به معنای “من احساسی داشتم” است، این اصطلاح به معنای این است که شما به‌طور ناخودآگاه یا بدون دلیل قابل توضیحی احساسی یا باوری دارید. have a hunch I can’t explain it, I just have a hunch that Maggie’s pregnant نمیتونم […]