چند نکته کاربردی در مورد else
اگر else بعد از کلمات somebody, someone, something, somewhere, anybody, everybody, nobody و کلمات پرسشی. مانند whatever و whenever و کلمات little و much قرار بگیرد، معنی “دیگر” می دهد. ?Would you like anything else I am sorry. I mistook you for somebody else ?Where else did you go besides Madrid Whatever else he […]
اصطلاح «neck and neck»
neck and neck با کسی در مسابقه، مساوی بودن است. در فارسی برای بیان این مفهوم از عبارت «پا به پا» یا «شانه به شانه» استفاده میکنیم. Nearly all the votes have been counted and the two candidates are still neck and neck, so we don’t know who’s won the election yet The horses were […]
chill out به چه معناست؟
chill/chill out=to relax and take it easy حونسرد باش/ آرام بگیر Mark was really upset about not getting the job, so we told him to chill and forget about it I’m just gonna chill out at home tonight and watch a movie
اصطلاح «شانس یک بار در خونه آدمو می زنه»
Fortune knocks once at every man’s door=opportunity only knocks once شانس یک بار در خونه آدمو می زنه We all get at least one good opportunity in life; everybody has the opportunity to be successful in life
YOLO به چه معناست؟
YOLO (you only live once) تو فقط یکبار زندگی میکنی از زندگیت لذت ببر abbreviation for you only live once: used, especially on social media, to mean that you should do things that are enjoyable or exciting, even if they are silly or slightly dangerous
حرف اضافه فعل Assist کدام است؟
assist (sb) in/with sth کمک کردن /یاری کردن به کسی assisted in زمانی استفاده می شود که کمک شخصی در انجام یک کار خاص ارائه می شود He assisted me in repairing the cycle او به من در تعمیر چرخه کمک کرد A Swiss rescue team is being flown in to assist in the search […]
Vacuuming
Vacuuming جارو برقی کشیدن I am vacuuming دارم جارو برقی میکشم Almost done vacuuming the rug جارو کردن قالیچه تقریبا تموم شد Vacuuming; clean with a vacuum cleaner تمیز کردن با جارو برقی the room needs to be vacuumed خونه نیاز داره که جارو برقی بشه
واژگان ضروری(۹۱)
Whisper نجوا کردن ، پچ پچ کردن Concentration تمرکز cockiness گستاخی، خودنمایی conceit خودبینی، غرور، استعاره hauteur بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubris غرور، گستاخی pride مباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanity بادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی
واژگان مرتبط با بیماری
Recover بهبود یافتن To have tendency to a diseases زمینه یک بیماری را داشتن Acute حاد Heart condition عارضه قلبی
اشتباه رایج در مورد اعداد (۲)
کل یک عدد (مثلاً برای پول) بصورت یکپارچه و یک چیز دیده میشود و درنتیجه همراه با فعل مفرد بکار میرود. Give me back that ten pounds you owe me. (not those ten pounds) اون ۱۰ پوندی که به من بدهکار هستی رو پس بده. Two million euros is difficult to earn. (not are difficult) […]
Friday, 10 January , 2025