الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 121 از 338
۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز 16 دی 1402

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز

۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]

کلمات مشابه (۱۵) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۱۵)

Beard = ریش Bread = نان Bored = خسته Board = تخته_صعود کردن Broad = وسیع Abroad = خارج Breed = پرورش دادن

کلمات مشابه (۴) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۴)

 Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن

۲ نکته از because 16 دی 1402

۲ نکته از because

  ۱- وقتی because در ابتدای جمله بکار می‌رود، در وسط جمله (بین جمله وارۀ وابسته و مستقل) از ویرگول استفاده می‌شود مثال: because it was getting late, I went home ۲- هیجگاه برای بیان دلیل به جای because از for یا why استفاده نمی‌گردد. I’m going to go to the office because there is […]

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either 16 دی 1402

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either:  یکی یا دیگری، یکی از دو تا (مهم نیست کدام مورد باشد) You can park on either side of the street می‌توانی در هر یک از دو سمت خیابان پارک کنی. You can keep one of the photos. Either of them—whichever you like می‌توانی یکی از عکس‌ها را […]

تفاوت of & from 16 دی 1402

تفاوت of & from

هر دو این کلمات ” prepositions ” هستند و هر کدام جایگاه گرامری و موارد استفاده خود را خواهند داشت حرف اضافه of در قبل از اسامی و مضاف علیه ها به کار می رود . و در جایی که می خواهیم چیزی را به به چیز دیگر نسبت دهیم . همچنین of پس از […]

اصطلاح «رییس بازی درآوردن» 16 دی 1402

اصطلاح «رییس بازی درآوردن»

To boss sb around برای کسی رییس بازی دراوردن Stop bossing me around I’m not your employee بسه دیگه برام رییس بازی درنیار..من که کارگر تو نیستم. One of my colleagues is used to bossing me around یکی از همکارام عادت داره برام رییس بازی دربیاره.

جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی (۱۷) 16 دی 1402

جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی (۱۷)

The saddest part of life is saying goodbye to someone you wish you to spend your lifetime with غمگین ترین قسمت زندگی خداحافظی با کسیه که آرزو میکردی کل عمرت رو باهاش بگذرونی… Accept both compliment and criticism because it takes both sun and rain for a flower to grow هم تشویق و هم انتقاد […]

اصطلاح «Dry up» 13 دی 1402

اصطلاح «Dry up»

Dry up=when all the liquid and /or moisture evaporates کاملا خشک شدن یا کردن، پژمردن/بازدهی نداشتن   Warm breezes from the South dried up the streets نسیم گرم جنوب خیابان ها را خشک کرد The streets will dry up once the sun is out هنگامی که خورشید خاموش شود، خیابان ها خشک/پژمرده می شوند

اصطلاح «count on» 13 دی 1402

اصطلاح «count on»

count on=rely on someone or something روی کسی (یا چیزی) حساب کردن، اعتماد کردن به/ I can always count on my best friend to be there for me من همیشه می توانم روی بهترین دوستم حساب کنم که کنارم باشد You can always count on Michael in a crisis همیشه می توانید در شرایط بحرانی […]