الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 104 از 324
واژگان کاربردی(۹۴) 18 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۴)

settled جمعیت دار، آباد، مقیم، مستقر، جای گیر، ثابت، آرام، صاف، معین، مقرر silent خموش، خاموش، ساکت، بیصدا، آرام، صامت، بیحرف sleepy خواب آلود slinky دزدکی، مخفی، خوش ژست slow آهسته، کند، تدریجی، کودن، تنبل، یواش، آهسته کردن یاشدن slow smooth سطح صاف، قسمت صاف هر چیز، هموار، نرم، روان، سلیس، بی تکان، بی مو، […]

کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) 17 دی 1402

کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the)

کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) در پاره ای از عبارات و اصطلاحات؛  در آغاز … at the beginning  در همان موقع … at the same time  هنگام عصر… in the evening  واقعیت را گفتن … to tell the truth  روی هم … on the whole  در پایان … at the end of  از طرف […]

17 دی 1402

Result in & Result from

 Result in sth منجر شدن به چیزی It was an accident that resulted in the death of two passengers تصاوفی که منجر به مرگ دو مسافر شد.  Result from sth ناشی شدن از چیزی We are still dealing with problems resulting from errors made in the past مشکلاتی که از اشتباهات گذشته ناشی شده‌اند.  Resulting […]

ویژگی های اخلاقی افراد (۶) 17 دی 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۶)

لغات و صفات برای بیان شخصیت: ‏ funny: با مزه friendly :خونگرم serious : جدی confident : دارای اعتماد به نفس shy : خجالتی talkative : پر حرف creative : خلاق hardworking : کوشا jealous : حسود easygoing : بيخيال moody : دمدمی مزاج selfish : خودخواه

یک نکته گرامری درباره عبارت «take into account» 17 دی 1402

یک نکته گرامری درباره عبارت «take into account»

 هنگام استفاده از عبارت take into account اگر بخواهیم از that clause استفاده کنیم، باید قبل از آن عبارت the fact را بکار ببریم:  take into account + the fact + that -clause I hope my teacher will take into account the fact that I was ill just before the exams when she marks my […]

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش» 17 دی 1402

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش»

 All work and no play makes Jack a dull boy کار زیاد و بدون وقفه از انسان یه موجود خسته‌کننده درست میکنه ۲️⃣ Joseph′s been burning the candle at both ends for weeks, working two jobs during the week and a third on weekends به‌شدت کار و تلاش کردن (از همه جهت به خود فشار […]

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just 17 دی 1402

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just

 همین چند لحظه‌ی پیش، به‌تازگی: The plane just landed in New York هواپیما همین چند لحظه‌ی پیش در نیویورک نشست.  الان، در حال حاضر: I’m just finishing my book من الان دارم کتابم را تمام میکنم.  درست (قبل/بعد/…): just after/before/over/ I got here just after nine من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم. دقیقاً: […]

بیا بریم یه دوری بزنیم! 17 دی 1402

بیا بریم یه دوری بزنیم!

وقتی بخوایم بگیم “بیا اینکارو بکنیم” از این قالب استفاده میکنیم Let us اول شخص جمع است که فقط در موقعیت های بسیار رسمی از آن استفاده می کنیم. Let’s فرم کوتاهی است که ما اغلب از آن برای ارائه پیشنهاداتی استفاده می کنیم که شامل خودمان می شود، به مثالها توجه کنید:  شکل ساده […]

اصطلاح «keep it under your hat» 17 دی 1402

اصطلاح «keep it under your hat»

keep it under your hat رازی را پیش خود نگه داشتن/افشا نکردن راز If someone tells you a secret and you keep it under your hat, you don’t tell anyone I’ll only tell you if you promise to keep it under your hat Aunt Biddy said she couldn’t possibly tell me the family secrets because […]

عبارت Wish somebody something 17 دی 1402

عبارت Wish somebody something

Wish somebody something  وقتی می خواهیم برای کسی آرزو کنیم از این عبارت استفاده می شود: I wish you happiness and success in your new job Wishing you good health and a quick recovery I wish you a prosperous and fulfilling future I wish you a wonderful birthday filled with joy and love I wish […]