الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان - صفحه 10 از 334
فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟ 30 آبان 1403

فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Bring forward به معنای “زودتر از زمان تعیین شده اتفاق افتادن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Make something happen earlier than originally planned   مثال: The meeting has been brought forward to this Friday instead of next week because some people couldn’t make it then این جلسه به […]

۳ اصطلاح کاربردی/   I lost my cool به چه معناست؟ 30 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی/  I lost my cool به چه معناست؟

I lost my cool    از کوره در رفتم! ‌   Call on در خواست کمک کردن Provided that      به شرطی که! ‌

فعل «Bog down» به چه معناست؟ 30 آبان 1403

فعل «Bog down» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Bog down به معنای “کند جلو رفتن، پیشرفت آهسته داشتن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Slow make progress     مثال: Yasini got bogged down in his research and didn’t finish the project in time یاسینی در انجام تحقیقات پیشرفت کندی داشت و پروژه را به موقع به […]

کاربرد as در زبان انگلیسی 29 آبان 1403

کاربرد as در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله می‌تواند در نقش‌های مختلفی به کار برود و معنی‌های متفاوتی را منتقل کند. این نقش‌ها عبارت‌اند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثال‌هایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]

تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off 29 آبان 1403

تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off

get in / Get on سوار شدن ,داخل شدن get out/ get off پیاده شدن ,خارج شدن   Get on: از get on برای وسایل حمل و نقلی استفاده می کنن که بتونیم داخلشون وایسیم و راه بریم مثل اتوبوس ،‌قایق،قطار یا هواپیما برای مثال: I got on the bus and went home     […]

۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟ 28 آبان 1403
Neck of the woods چطور؟

۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟

Neck of the woods در منطقه با همسایگی چیزی یا کسی بودن Needle in a haystack یافتن سوزن درانبار کاه /تلاش سخت برای پیدا کردن چیزی Over my dead body محاله بزارم انجامش بدی/ مگر ازجنازه من رد شی انجام شه

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اشک تمساح به انگلیسی 28 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اشک تمساح به انگلیسی

Crocodile tears اشک تمساح-اشکی که برای فریب دیگران می ریزیم Dress to kill   تیپ زدن برای جذب افراد/ تیپ جنس  مخالف کش Everything but the kitchen sink از شیرمرغ تا جون آدمیزاد/ تقریبا همه چیز

۳  اصطلاح  انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟ 28 آبان 1403
have a cow چطور؟

۳ اصطلاح انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟

have a cow عصبانی و غمگین شدن از چیزی Let your hair down ریلکس بودن و لذت بردن / خوش گذراندن many moons زمان خیلی طولانی / مدت خیلی زیاد

۳ اصطلاح کاربردی/ A dime a dozen به چه معناست؟ 28 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی/ A dime a dozen به چه معناست؟

Zero sum game اصطلاح ریاضی طور- بازی مجموع صفر ، بازی صفر مجموع loose cannon غیرقابل کنترل، غیرقابل پیش بینی/ آدم آتش به اختیار / آدمی که بدون فکر کاری را می کند A dime a dozen چیز بی ارزش و ساده برای بدست آوردن    

منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟ 28 آبان 1403

منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟

?Have you no shame خجالت نمی کشی؟ ?what do you take me for منو چی فرض کردی