همان‌طور که اشاره کردیم، افعال عبارتی به دو دسته افعال جداشدنی و جدانشدنی تقسیم می‌شوند. افعال جداشدنی، افعالی هستند که در آن‌ها، دو بخش فعل عبارتی، یعنی فعل و حرف اضافه را می‌توان با قرار دادن مفعول بینشان از هم جدا کرد. اما در افعال جدا نشدنی، فعل و حرف اضافه از هم جدا نمی‌شوند […]

همان‌طور که اشاره کردیم، افعال عبارتی به دو دسته افعال جداشدنی و جدانشدنی تقسیم می‌شوند. افعال جداشدنی، افعالی هستند که در آن‌ها، دو بخش فعل عبارتی، یعنی فعل و حرف اضافه را می‌توان با قرار دادن مفعول بینشان از هم جدا کرد. اما در افعال جدا نشدنی، فعل و حرف اضافه از هم جدا نمی‌شوند و مفعول در انتهای فعل می‌آید. یکی از افعال جدا نشدنی در انگلیسی که کاربرد فراوانی در مکالمات غیررسمی دارد، فعل «run into» به معنای «شخصی را اتفاقی دیدن» است. یه مثال زیر و شکل‌ درست و نادرست آن توجه کنید.

I always run into Molly at the mall. (درست)

من همیشه در مرکز خرید، «مولی» را اتفاقی می‌بینم.

I always run Molly into at the mall. (نادرست)

I always run Molly at the mall into. (نادرست)

جمله اول درست است، زیرا «run into» فعل جدانشدنی است و «Molly» که نقش مفعول را دارد بعد از فعل و حرف اضافه آمده است. اما دو جمله بعدی نادرست هستند، زیرا اجزاء فعل از هم جدا شده و مفعول بین آن‌ها قرار گرفته است. به همین دلیل است که به این نوع فعل‌ها، افعال جدانشدنی می‌گوییم.

نکته: افعال جداشدنی و جدانشدنی هر دو جزو افعال متعدی هستند. بنابراین همواره از یک فعل متعدی و یک حرف اضافه تشکیل شده‌اند.



روش تشخیص افعال جدا نشدنی در انگلیسی

فعل جدانشدنی را نمی‌توان از هم جدا کرد. اما اجزاء فعل جداشدنی با کلمات دیگر از هم جدا می‌شود. بنابراین، راه تشخیص افعال جدانشدنی در جمله این است که بین اجزاء فعل کلمه دیگری قرار دهیم. اگر مشکلی در ساختار جمله ایجاد نشود، یعنی فعل جداشدنی است، اما اگر جمله از حالت عادی خارج شود، در آن صورت فعل جدانشدنی خواهد بود. در حالت کلی، بهترین راه تشخیص این افعال مراجعه به دیکشنری است. در ادامه با چند مثال، توضیح کامل‌تری در این خصوص ارائه داده‌ایم.

I came across my friend’s lost pen while arranging my locker.

وقتی داشتم کمدم را مرتب می‌کردم، خودکار دوستم را تصادفی دیدم.

I need to take back my dress to the tailor.

باید لباس را به خیاط برگردانم.

در مثال اول، «come across» فعل جدانشدنی است و نمی‌توانیم کلمات دیگری را بین آن قرار دهیم. اما در مثال دوم، «take back» فعل جداشدنی است و می‌توانیم از کلمات دیگری بین اجزاء فعل استفاده کنیم. بنابراین، جمله دوم را می‌توان به شکل زیر نیز نوشت:

Where’s my dress? I need to take it back to the tailor.

لباسم کجاست؟ باید آن را به خیاط برگردانم.

لیست افعال جدا نشدنی در انگلیسی

تعداد افعال جدا نشدنی در انگلیسی بسیار زیاد است و برای یاد گرفتن آن‌ها قاعده و قانون خاصی وجود ندارد. برای همین، بسیاری از افراد موقع یادگیری با مشکلاتی مواجه می‌شوند یا حتی متوجه معنی آن‌ها نمی‌شوند. برای برطرف کردن این مشکل، در ادامه این مطلب، فهرستی از افعال جدا نشدنی در انگلیسی را همراه با معنی معرفی کرده‌ایم.

افعال جدا نشدنی

Inseparable Verbs
فرار کردن (از زندان) break out of
نیازمند بودن؛ تقاضا کردن call for
به کسی رسیدن؛ رسیدگی کردن به امور معوقه catch up with
پیشرفت کردن؛ رسیدن come along with
گفتن (چیزی غیرمنتظره) come out with
بدون کسی یا چیزی سر کردن do without
مواجه شدن face up to
گشت‌وگذار get around
کاری را شروع کردن get down to
سوار شدن؛ عملکرد خوبی داشتن get on
زیر قول زدن go back on
از سر گرفتن go on with
بدون چیزی دوام آوردن go without
از کسی یا چیزی خبر داشتن keep up with
برآورده کردن (انتظار) live up to
نگاهی تحقیرآمیز داشتن look down on
جبران کردن make up for
با مشکل مواجه شدن run up against
حمایت کردن؛ مخفف چیزی بودن stand for
ادامه دادن stick to
حاضرجوابی کردن talk back to
اشاره مختصر کردن touch on
منتظر بودن wait up for
حرف کسی را قطع کردن break in on
نگهداری کردن؛ دوست داشتن care for
سر زدن؛ چک کردن check up on
سر زدن come by
به ایده جدیدی رسیدن come up with
جایگزین کردن موقت fill in for
قسر در رفتن get away with
وارد شدن؛ رسیدن؛ سوار شدن get in
کنار آمدن با کسی get on with
تلاش کردن برای موفقیت؛ علاقه داشتن go for
ول گشتن؛ پلکیدن hang around
مراقبت کردن look after
بی‌صبرانه در انتظار چیزی بودن look forward to
رساندن یا دادن (به دست کسی)؛ فوت کردن pass on
تبدیل شدن turn into
مراقب چیزی بودن watch out for
به زور وارد جایی شدن break into
کسی را اتفاقی دیدن come across
روی کسی یا چیزی حساب کردن count on
ترک تحصیل کردن drop out of
پیشی گرفتن get ahead of
امورات خود را گذراندن get by with
پیاده شدن get off
با موفقیت به پایان رساندن get through with
شرکت کردن؛ علاقه‌مند بودن go in for
هماهنگ بودن (لباس، رنگ و…) go with
خبردار شدن hear from
باقی ماندن؛ با پول مشخصی زندگی کردن live on
تحسین کردن؛ احترام گذاشتن look up to
به کسی شباهت داشتن take after
بزرگ شدن grow up
مثال افعال جدا نشدنی در انگلیسی

اکنون که با انواع افعال جدا نشدنی در انگلیسی آشنا شدید، لازم است برای یاد گرفتن آن‌ها حتماً به متن‌های انگلیسی رجوع کنید و کاربرد آن‌ها را در قالب جمله بیاموزید. به همین خاطر، در ادامه این آموزش به تعدادی از افعال جدا نشدنی رایج و پرکاربرد در زبان انگلیسی اشاره کرد‌ه‌ایم و مثال‌هایی در رابطه با هر یک ارائه داده‌ایم.


فعل Get on/off

فعل دوقسمتی «get on/off» به معنای سوار شدن یا خارج شدن از وسایل نقلیه است و برای هواپیما، کشتی، قطار، دوچرخه و موتورسیکلت به کار می‌رود. مفعول همواره بعد از کل فعل می‌آید. به مثال‌های زیر دقت کنید.

Everyone must get on the plane and fasten their seatbelts before we can take off.

همه باید سوار هواپیما شوند و کمربندهای ایمنی خود را ببندند تا بتوانیم پرواز کنیم.

Get off that motorcycle if you don’t have a helmet! It’s dangerous to ride without one.

اگر کلاه ایمنی نداری، از آن موتورسیکلت پیاده شو! سوار شدن بدون کلاه خطرناک است.

I had to run to get on the train, but I made it!

باید می‌دویدم تا سوار قطار شوم، اما موفق شدم!

It was hard for him to get off the boat, because he was feeling a little sick when they reached the dock!

پیاده شدن از قایق برای او سخت بود، زیرا وقتی به اسکله رسیدند کمی احساس مریضی می‌کرد!


فعل Run into

فعل دوقسمتی «run into» به معنی اتفاقی با کسی برخورد کردن است و مفعول آن همواره باید در انتها فعل بیاید، مانند مثال‌های زیر:

This is such a big city! I’m always amazed when I run into someone I know on the street.

اینجا شهر بزرگی است! وقتی در خیابان با شخصی که می‌شناسم اتفاقی برخورد می‌کنم، همیشه شگفت‌زده می‌شوم.

Melanie said she ran into Mrs. Dawson last week. Do you remember her? Our fifth grade English teacher!

ملانی گفت که هفته گذشته اتفاقی با خانم «داوسون» برخورد کرد. او را یادت هست؟ معلم کلاس پنجم زبان انگلیسی‌مان!

I hope I run into Dr. Borelli at the conference. It would be really interesting to talk about his latest research.

امیدوارم در همایش دکتر «بورلی» را تصادفی ببینم. صحبت کردن درباره آخرین تحقیقات او واقعاً جالب خواهد بود.

فعل Look after

فعل دوقسمتی «look after» به معنای مراقبت کردن است. اغلب این فعل را زمانی به کار می‌بریم که درباره مراقبت کردن از کودکان یا حیوانات صحبت می‌کنیم و مفعول همواره در انتهای فعل می‌آید. به مثال‌های زیر توجه کنید تا با ساختار این بیشتر آشنا شوید.

Could you please look after my cat while I’m vacation? She’s really no trouble.

می‌توانم خواهش کنم از گربه من در تعطیلات مراقبت کنید؟ او واقعاً هیچ دردسری ندارد.

Karen loves looking after her nephew in the afternoon while his father is at work.

«کارن» دوست دارد بعد از ظهر، وقتی پدرش سر کار است، از پسر خواهر/برادرش مراقبت کند.

Lisa and Matthew are going to look after the kids this weekend. They’re going to have lots of fun!

«لیزا» و «متیو» قرار است آخر هفته از بچه‌ها مراقبت کنند. قرار است حسابی خوش بگذرانند!

فعل Run out of

فعل عبارتی «run out of» را زمانی به کار می‌بریم که از چیزی استفاده کرده‌ایم و در حال حاضر تمام شده است. این فعل از سه بخش تشکیل شده و شامل فعل «run» و دو حرف اضافه «out» و «of» می‌شود. ازطرفی، چون در دسته افعال جدانشدنی قرار می‌گیرد، نباید مفعول را وسط اجزاء فعل بیاوریم. به مثال‌های زیر دقت کنید.

Oh no, it looks like we’ve run out of milk. What will I have for breakfast now?

اوه نه، به نظر می‌رسد شیر تمام شده است. حالا صبحانه چی بخورم؟

Chet was having a lovely afternoon drive until he ran out of gas!

«چت» در حال رانندگی دلچسبی در بعد از ظهر بود که بنزینش تمام شد.


فعل Put up with

فعل «put up with» نیز از سه قسمت تشکیل شده و برای شخص یا موقعیتی به کار می‌رود که دوست نداریم و تحملش می‌کنیم. مفعول جمله نیز باید در انتهای فعل بیاید، مانند مثال‌های زیر:

I am so tired of putting up with my roommate! She comes over every afternoon and plays loud music!

من واقعاً از تحمل هم‌اتاقی‌ام خسته شده‌ام! هر روز بعد از ظهر می‌آید و موسیقی بلند می‌نوازد!

Sometimes we have to put up with difficult situations at work, but it’s important not to get too stressed.

گاهی مجبوریم شرایط سختی را در محل کار تحمل کنیم، اما مهم این است که زیاد استرس نداشته باشیم.

Alfred smokes outside so that his co-workers don’t have to put up with the smell of his cigarettes.

«آلفرد» بیرون سیگار می‌کشد تا همکارانش مجبور نباشند بوی سیگار او را تحمل کنند.

نکات مهم درباره افعال جداشدنی و جدانشدنی

برخی از فعل‌های عبارتی جداشدنی و برخی جدانشدنی هستند:

I am counting on my good grades to find a job. (Inseparable)

من برای پیدا کردن شغل، روی نمرات خوبم حساب باز می‌کنم.

I’ll pick you up from the station at 8 p.m. (Separable)

من ساعت ۸ شب از ایستگاه تو را برمی‌دارم (می‌آیم دنبالت).

مفعول در افعال عبارتی جدانشدنی، همواره در انتهای فعل (بعد از حرف اضافه) قرار می‌گیرد:

The police are looking into last night’s theft.

پلیس در حال بررسی سرقت شب گذشته است.

وقتی با افعال جداشدنی از ضمیر استفاده می‌کنیم، ضمیر باید وسط فعل قرار بگیرد، یعنی بین فعل و حرف اضافه:

This is very important information. Please write it down. (درست)

Not: Please write down it.

این خیلی مهم است. لطفاً آن را بنویس.

اگر مفعول، عبارتی نسبتاً طولانی باشد، بهتر است که آن را بین اجزاء فعل جداشدنی نیاوریم:

Can I use the car? I need to pick up a friend of mine from summer camp at the airport.

Not: I need to pick a friend of mine from summer camp up at the airport.

می‌توانم از ماشین استفاده کنم؟ باید یکی از دوستانم را که از اردوی تابستانی‌ با او آشنا شدم، از فرودگاه بردارم.

آن دسته از افعال عبارتی که از فعل و دو حرف اضافه تشکیل شده‌اند، همواره جدانشدنی هستند:

I don’t get along with my sister.

من نمی‌توانم با خواهرم کنار بیایم.

She has to put up with a lot of trouble from her boss.

او باید دردسرهایی را که از جانب رئیسش است، تحمل کند.