نکاتی که در رابطه با کودک پرخاشگر عصبانی نباید به کار ببریم زیرا این جملات نوعی برچسب زدن به آنها محسوب می شود و در ناخودآگاه آنها این برچسب ها را به کودک دلبندمان تحمیل می کنیم و به نوعی در باور وی می گنجانیم که او واقعا دختر یا پسر بد، عصبی، یکدنده و […]

نکاتی که در رابطه با کودک پرخاشگر عصبانی نباید به کار ببریم زیرا این جملات نوعی برچسب زدن به آنها محسوب می شود و در ناخودآگاه آنها این برچسب ها را به کودک دلبندمان تحمیل می کنیم و به نوعی در باور وی می گنجانیم که او واقعا دختر یا پسر بد، عصبی، یکدنده و … است، در ادامه با ما همراه باشید.


نگویید همه چیز را پرت نکن

زمانی که کودک اسباب بازی هایش را پرت میکند میتوانید به جای گفتن این جمله به او بگویم زمانی که تو اسباب بازی هایت را پرت می کنی من فکر می کنم که دوست نداری با آنها بازی کنی و به این طریق به شیوه ای غیر مستقیم با کودک ارتباط گرفته‌ایم . در این تکنیک نه تنها مسیرهای گفت و باز می گذاریم بلکه الگوی می شویم برای اینکه کودک خودش را در موقعیت پیش آمده تصور کند و کودک این فرصت را پیدا می‌کنند تا حادثه را مجدد از نگاه خودش و زوایای دیگری بازبینی کند.


به کودکمان نگویم بچه خوب این کار را انجام نمی دهد

هم بچه های خوب و حتی بزرگترها هم گاهی عصبانی می شوند و این امری طبیعی است . فرزندان ما هر چقدر هم که بزرگ تر شوند مشکلات بزرگتری در انتظار آنهاست و احساسات شدیدتری را هم تجربه می کنند. اگر به آنها بگوییم بچه خوب عصبانی نمی شود خسته نمی‌شود ناراحت نمی‌شود دروغی بزرگ است و این موضوع باعث می‌شود بچه ها احساساتشان را سرکوب کنند و مانع جریانات احساساتشان به شیوه ای سالم شوند.


نگوییم جرات نداری بزنی

بگوییم اشکال ندارد که عصبانی شویم اما به تو اجازه نمی دهم در این موقعیت به کسی آسیب بزنی ما باید امنیت همدیگر را حفظ کنیم. این عمل این پیام را به کودک می رساند که عصبانی شدن ایرادی ندارد اما واکنش فیزیکی ممنوع است.


نگوییم عصبانی نشو

طبق تحقیقاتی که به عمل آمده نشان می دهد زمانی که جسم آسیب می بیند و درد دارد با فریاد زدن می تواند در رساندن پیام درد به مغز اختلال ایجاد کند یعنی در نهایت درد ما کمتر شود. نگویید عصبانی نشو به جای این جمله بگویید من هم گاهی عصبانی می شوم و به تو حق میدهم که عصبانی شوی ولی بیا به جای فریاد زدن شعار جنگی مان را بگوییم تا خشم مهار شود و به شیوه ای بازی گونه یک شعار جنگی را با فرزندتان انتخاب کنید و بگویید در زمان عصبانیت از این کلمات استفاده کنیم به عنوان مثال کلمه آزادی.


نگوییم تو خیلی سرسخت و بد قلق شده ای

بگوییم این موضوع را با هم دیگه حلش میکنیم هرچقدر که سخت و ناخوشایند باشد. در این شرایط کودک متوجه می‌شود ما در کنار او هستیم و نه در مقابل او.


از گفتن جمله ی تو باید بری و در اتاق تنها باشی پرهیز کنیم

به جای این جمله بگوییم بیا مدتی از هم دور باشیم تا آرام شویم و بعد با همدیگر صحبت کنیم. این عبارت نشان می دهد که بعد از مدتی تنها بودن با هم بودن را در بردارد و دوباره ارتباط برقرار می شود و کودک از تنهایی نمی ترسد.
نگوییم همین حالا برو دندان‌هایش را مسواک بزن با جملات دستوری با کودک صحبت نکنیم

این کار لجبازی او را تحریک می‌کند به جای این جمله بگویید می‌خواهید اول دندان های عروسک ات را مسواک بزنیم یا دندانهای خودت را ؟ برای کودکان نوپا و کوچک کج خلقی و بهانه گیری شیوه‌ای برای کنترل کردن محیط شان است شما با گفتن این عبارت به او حق انتخاب می دهید و در نتیجه احساس می‌کند تا حدودی کنترل دست اوست و آن است که انتخاب می کند.
نگوییم ما داریم می رویم اگر نیایی تنها میمانی

بگوییم لازم است چه کاری انجام دهید تا برای بیرون رفتن آماده شویم با این عبارات به بچه اجازه می دهیم روند تغییر و گذار را در زندگی اش تجربه کنم و به حق به او فرصت بدهد تا بیندیش از جنگ و جدال دور بمانید.


نگوییم اتاقت فاجعه است و باید جمعش کنی

به جای این عبارت از او بپرسیم به نظرت چطور است که همین الان با هم قسمت کوچکی از اتاقن را تمیز کنیم؟ این کار باعث می شود تمرکز بر روی یک مسئله ساده تر و کوچکتر انجام شود و با یک شروع ساده به هدف بزرگتر مان برسیم و یک کار سخت و نامطلوب را راحت انجام بدیم این عبارت مثل یک نیرو و انگیزه واسه ادامه کار می ماند.


نگویم شامت را بخور و گرنه گرسنه میمانی

جای مقابله و دعوا کردن کودکانمان در این موقعیت از او نظر بخواهیم برای مثال بگویم به نظر چه کار می‌توانیم بکنیم تا این غذا خوشمزه تر شود ؟ این عبارت مسئولیت را به دوش فرزندتان می گذارد.


نگوییم انقدر شکایت نکن

agressive angry conflict child exhausted tired overload shouting

به جای این عبارات از عبارتهای مثبت‌تری استفاده کنیم. برای مثال آیا برای این کار راه حلی داری؟ این عبارات مسئولیت را به فرزندتان محول می‌کند. برای مثال زمانی که فرزندتان از مدرسه دوستان خواهر برادر غذا و یا هر موضوع دیگری که شکایت کرد بلافاصله از او بخواهید فکر کند تا چه کاری انجام بدهیم که این مشکل حل شود و راه‌حلی برای موضوع ارائه کنند . به او بگویید راه حلی که به ذهنش می‌رسد بگوید فرقی نمی‌کند که چه باشد و با هم دیگه با گفت و گو به دنبال یک راه حل خوب برای حل این مشکل می گردیم.


نگوییم انقدر ناله نکن نکن و غرغر نکن

زمانی که کودک در حال غرغر و ناله کردن است بگوییم یک بار دیگر صحبت است را با صدای خودت گوش کن و صحبت را تکرار کن زمان‌هایی هست که بچه ها متوجه نمی شوند که آه و ناله میکند وقتی از آنها بخواهید حرفشان را مجدد با صدای خودشان بگویند به طرز بیان آنها اهمیت نشان داده ایم.