تهیه و تنظیم: علیرضا مظاهری/ در این مطلب به زبان ساده،گرامر جملات سببی (یا همان Passive) و جملات غیر سببی (یا همان Active) در زبان انگلیسی را به شما آموزش می دهیم. مثل – (شماره ۱): خب بیایید در نظر بگیرید که می خواهید یک کابینت جدید برای آشپزخانه تان بسازید، بنابراین یک نجار می […]
تهیه و تنظیم: علیرضا مظاهری/
در این مطلب به زبان ساده،گرامر جملات سببی (یا همان Passive) و جملات غیر سببی (یا همان Active) در زبان انگلیسی را به شما آموزش می دهیم.
مثل – (شماره ۱): خب بیایید در نظر بگیرید که می خواهید یک کابینت جدید برای آشپزخانه تان بسازید، بنابراین یک نجار می آورید تا کار شما را انجام دهد (یعنی همه اندازه ها را بگیرد، کابینت را بسازد، و همه کار ها را برای شما انجام دهد) بنابراین این یک کار سببی است، زیرا شما این کار را انجام نمی دهید اما به کسی می گویید که فلان کار را به چه شکلی برای شما انجام دهد.
مثال – (شماره ۲): ماشینتان بسار کثیف است و می خواهید آن را تمیز کنید، بنابراین دو راه برای انجام این کار وجود دارد، این که خودتان ماشین را تمیز کنید یا این که به جایی بروید که آن ها ماشین شما را تمیز کنند. خب فرض کیند که تصمیم می گیرید به یک کارواش بروید، چون خودتان زمان ندارید. پس به آن ها مبلغی می دهید و ۱۵ دقیقه بعد ماشین خود را تمیز تحویل می گیرید. بنابراین (سببی در این جمله چیست) “I Had My Car Wash” یعنی خودتان این کار را انجام ندادید و ماشین را نشستید اما افرادی دیگر این کار را برای شما انجام داده اند.
مثال – (شماره ۳): زمانی که نیاز به کوتاهی مو دارید، بنابراین یا باید خودتان این کار را انجام دهید یا به آرایشگاه بروید تا موهایتان را کوتاه کنید – بنابراین این هم یک کار سببی است، چون خودتان مو ها را کوتاه نمی کنید و به آرایشگر پول می دهید تا او این کار را برای شما انجام دهد.
انواع
ما (۲ دو) نوع فعل سببی داریم:
۱-افعال سببی معلوم- در سببی معلوم کار توسط کسی انجام می شود که متخصص نیست.
۲-افعال سببی مجهول– زمانی که می خواهیم کاری را به عنوان یک سرویس تخصصی انجام دهیم، از سببی مجهول استفاده می کنیم.
افعال سببی/ معلوم
- تعریف– ” در سببی معلوم کار توسط شخصی انجام می شود که متخصص نیست”
به عنوان مثال: لاستیک ماشین شما سوراخ شده است – اکنون هم وسط یک اتوبان هستید و هیچ تعمیرگاهی پیدا نمی کنید اما دوستانی در ماشین تان هستند، بنابراین به آن ها می گویید که لاستیک را عوض کنند، چون شما بعد از رانندگی بسیار خسته هستید. بنابراین داخل ماشین می نشینید و آن ها لاستیک ماشین را برایتان عوض می کنند – “در این حالت شما به دوستان تان چیزی را می گویید و آن ها برای شما این کار را انجام می دهند، بنابراین این یک سببی معلوم است، چون اشخاص دیگر کاری را برای شما انجام داده اند، از طرفی متخصص نیستند.
۱-Make – افعال سببی معلوم
۲-Get – افعال سببی معلوم
۳-Have – افعال سببی معلوم
۱- Make- افعال سببی معلوم
کاربرد ها/ تعاریف:
- اجبار – زمانی که با اجبار می خواهیم فردی کاری را برای ما انجام دهد، از make استفاده می کنیم.
به عنوان مثال: They make us polish shoes یا آن ها ما را مجبور کردند که کفش هایشان را برق بیاندازیم – (بنابراین در این مثال آن ها کفش ما را برق انداختند اما این اجبار به معنای این است که ما در مقابل این کار را برای انها انجام ندادیم. )
- اضطرار– (زمانی که هرکسی از روی اضطرار کاری را برای ما انجام می دهد، از make استفاده می کنیم.
- به عنوان مثال: She makes him clean her car او از او خواست که ماشینش را تمیز کند – در این مثال او در حال تمیز کردن ماشین شخص دیگر است – یعنی ماشینش را تمیز می کند – چون او پسر رئیس است و برای یک نوع اضطرار این کار را می کند.
- اجبار از روی احترام – (زمانی که شخصی به دلیل یک احترام کاری را برای ما انجام می دهد)
به عنوان مثال: My Teacher made me to clearn the board یا معلمم من را فرا خواند تا تخته را پاک کنم. – در این مثال، معلم از من خواسته که تخته را تمیز کنم – یعنی یعنی من تخته را به خاطر اینکه خودم می خواستم تمیز نکردم، بلکه به خاطر احترام به معلم این کار را انجام دادم و زمانی که به من گفت این کار را انجام دهم، انجام دادم. اکنون که کاربرد های make را در تمام شرایط متوجه شدیم زمان آن است که جمله سازی کنیم. همان طور که می دانید قبل از شروع جمله سازی، باید ساختار را بفهمیم و قبل از ساختار باید زمان را بشناسیم، یعنی این که در چه زمانی از make استفاده کنیم. بنابراین ما برای make سه زمان داریم
Make- در زمان ها:
۱-زمان حال- make سببی
۲-زمان گذشته make سببی
۳-زمان آینده- make آینده
۴- زمان حال استمراری- make سببی
ساختار (از چپ به راست):
فاعل+ make/will make/am is are making+ (مفعول اول (یک کسی)+ فعل+مفعول دوم (یک چیزی
۱-فاعل= به این معنی است که چه کسی یا چه چیزی فعالیت را انجام می دهد
- make = برای جملات حال – مثال: They make him polish the shoes یا آن ها او را مجبور می کنند که کفش ها را واکس بزند.
- make = برای جملات گذشته – مثال: They made him polish the shoes یا آن ها او را مجبور کردند که کفش هایشان را واکس بزند.
- will make = برای جملات آینده – مثال: They will make him polish the shoes یا آن ها او را مجبور خواهند کرد که کفش هایشان را واکس بزند.
- Is/ Am/ Are- Making = برای جملات حال استمراری – مثال: They are making him polish shoes یا آن ها در حال مجبور کردن او هستند که کفش های شان را واکس بزند.
۲-مفعول (بعضی یا someone) = مانند هر اسم، ضمیر
۳-فعل= کلمه ای که برای نشان دادن و انجام شدن فعالیتی استفاده می شود.
۴–مفعول= مفعول یک اسم یا ضمیر است و معنای حرف اضافه را می گوید.
مثال ها
- They make us polish shoes آن ها ما را مجبور کردند که کفش ها را واکس بزنیم
- He makes us Laugh او باعث شد ما بخندیم
- They made me understand آن ها باعث شدند من بفهمم و متوجه شوم
- I make them teach English من باعث شدم انها انگلیسی درس بدهند
۲- Get- افعال سببی معلوم
کاربرد/ تعریف:
“فشار آوردن به کسی برای انجام چیزی، کاری”
ساختار:
فاعل+ Get/Got+ (مفعول اول (یک کسی)+مفعول دوم (یک چیزی
مثال:
- They get us polish shoes ان ها باعث شدند ما کفش ها را واکس بزنیم
- He is getting us Laugh او ما را به خنده وا داشت
- He gets her fool او باعث شد که او مسخره بازی در بیاورد
- They are geting me understand آن ها باعث شدند من بفهمم و متوجه بشوم
Have – افعال سببی معلوم
کاربرد/ تعریف
- برای درخواست کردن– درخواست از کسی برای انجام چیزی یا کاری
ساختار:
فاعل+ have+ (مفعول اول (یک کسی)+ فعل+مفعول دوم (یک چیزی
۱-فاعل= به این معنی که؛ چه کسی یا چه چیزی فعالیت را انجام می دهد.
- (Have) — برای درخواست کردن از کسی برای انجام کاری یا چیزی به کار می رود.
۲-مفعول= مانند هر اسم یا هر ضمیری.
۳-فعل= کلمه ای که برای نشان دادن حقیقتی به کار می رود که به آن فعل می گویند.
۴-مفعول= مفعول یک اسم یا یک ضمیر است و معنی حرف اضافه را می گوید.
مثال ها/ تمرین ها:
- They have us polish shoes آن ها از ما خواستند که کفش هایشان را واکس بزنیم
- He has us Laugh آن ها از ما خواستند بخندیم
- He has her fool آن ها از ما خواستند مسخره بازی در بیاوریم
- They have me understand انها باعث شدند من بفهمم و متوجه شوم
افعال سببی مجهول
تعریف: “این کلمه زمانی به کار می رود که می خواهید شخصی یک کار یا خدمات تخصصی را انجام دهد”
مثال: خب مثلا یک مشکل در پنکه شما ایجاد شده و شما با برق کار تماس خواهید گرفت و او به خانه شما می آید و مشکل شما را مورد بررسی قرار می دهد ، بنابراین این یک مشکل سببی مجهول است ، زیرا فرد یک متخصص و شخص حرفه ای است و در حال ارائه یک کار تخصصی می باشد.
انواع:
- Present – Passive Causative حال- سببی مجهول
- Past – Passive Causative گذشته- سببی مجهول
- Future – Passive Causative آینده- سببی مجهول
- Present Continuous حال استمراری
- Past Continuous گذشته استمراری
- Preent Perfect حال کامل
- Past Perfect گذشته کامل
- Must باید
- Going To در حال . . . ( قصد انجام کاری را داشتن)
ساختار:
فاعل+ Get/have+ مفعول (یک چیزی)+ شکل سوم فعل
مثال ها:
جملات معمولی | جملات تبدیلی |
I Polish my shoes من کفش هایم را واکس می زنم. | I get/have my shoes polished من مجبور شدم کفش هایم را واکس بزنم |
I Cut my Hair من موهایم را کوتاه می کنم | I have my Hair Cut از من درخواست شد موهایم را کوتاه کنم |
I Wash my Car من ماشینم را می شویم | I get/have my Car Washed از من خواسته شد/ باعث شدند ماشینم را بشویم. |
I repair Computer من کامپیوتر را تعمیر می کنم | I get/have my Computer repaired من مجبور شدم کامپیوتر را تعمیر کنم |
She Operates Computer او کامپیوتر را اجرا می کند. | She get/have her Computer Operated او باعث شد کامپیوترش اجرا شود. |
Sunday, 22 December , 2024