Put down :نوشتن Put on :پوشیدن Put in :اقدام کردن Put through: وصل گردن به کسی با تلفن Put off: عقب انداختن Put by :پس انداز کردن Put across: توضیح شفاف دادن Put up with :کسی رو تحمل کردن

Put down :نوشتن


Put on :پوشیدن


Put in :اقدام کردن


Put through: وصل گردن به کسی با تلفن


Put off: عقب انداختن


Put by :پس انداز کردن


Put across: توضیح شفاف دادن


Put up with :کسی رو تحمل کردن

  • نویسنده : صغری توحیدلو