تهیه و تنظیم: علیرضا مفتخری مظاهری/ اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی به چه منظور to what end باید به کارش ایولله گفت. You must hand it to him. با صحبتهایت حالم را بهم میزنی. You make me ill with your speech. به جرأت میتوانم بگویم… I dare say… بپایید. ملتفت باشید. Mind your eye. ببخشید پشتم […]

تهیه و تنظیم: علیرضا مفتخری مظاهری/

اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی
به چه منظورto what end
باید به کارش ایولله گفت.You must hand it to him.
با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.You make me ill with your speech.
به جرأت میتوانم بگویم…I dare say…
بپایید. ملتفت باشید.Mind your eye.
ببخشید پشتم به شماست.Excuse me back.
به شرافتم سوگندupon my word
بهحساب خودمon my own account
(قیافه اش) به پدرش رفته.He takes after his father.
به حال من فرقی نمیکند….It is all the same to me.
بدرد من نمی خورد.It does not answer my purpose.
به تو چه؟What is that to you?
بین خودمان باشدBetween you and me
به من مربوط نیستIt is not concern of mine.
آدم خوش معامله شریک مال مردم استHonesty is best policy.
به هیچ وجه نمیدانمI’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know.
باعث افتخار من استI am greatly honored.
برو با هم قد خودت طرف بشوPick on someone your own size.
بابا ایوالله!I take my hat off to you. /take my hat off to
با دم شیر بازی نکنDon’t twist the lion’s tail.
برگ سبزی است تحفه ی درویشA widow’s mite.
بگذارید نفسم جا بیایدLet me gather my breath.
برحسب تقاضای…at the instance of
سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشهMind your own business.
بی حالم. بی حوصله امI am off color.
به دیگران نیکی کنیدDo good to others.
بجنبید. زودباشیدSnap into it.
بی ادبی و پررویی موقوفNone of your sauce.
بره به جهنمThe devil take him.
برو گم شو!Clear out!
تا آنجا که به من مربوط می شود.For all I care.
برو پی کارت!Go along with you/get lost!
بارک الله!Good show!
برو به جهنم!Go to the devil!
بالادست ندارد.He is second to none.
بنظر من….It looks to me….
بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است.It is up to you.
بیخود نبود که…It was not for nothing that…
به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن)Here’s to you.
بی رودربایستیIn a family way
پول که علف خرس نیست.Money doesn’t grow on trees.
تا چه پیش آید.It all depends.
تا جایی که در توان من است.To the best of my ability.
تا خرخره گرفتار مشکل است.He is neck-deep in trouble.
تا آنجا که من میدانم….For the best of my knowledge…
با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته.He robs his belly to cover his back.
تف بر این زندگی.Down this life.
تا زندگی هست امید هست.While there is a while there is a hope.
تا آنجا که چشم کار میکند.As far as the eye can reach.
تا تنور گرم است نان را بچسبان.Strike while the iron is hot.
صداقت بهترین سیاست است.Honesty is the best policy.
توی باغ نیست.He is off the rails.
نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.Waste not, want not.
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.There is no smoke without fire.
تازه اولشه.This is only the beginning.
تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر.Spare the rod and spoil the child.
توانا بود هر که دانا بود.Knowledge is power.
تفرقه بنداز و حکومت کن.Divide and rule.
جریان چیه؟What is all about
جلوی زبونت رو بگیر.Control your tongue.
بزن به چاک.Buzz off.
بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید.Help yourself.
بدجوری گیر کردم.I am in a rather hole.
به غیرتم برخورد.My pride was wounded
بد هیچکس را نخواهید.Wish nobody ill.
پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن.Cut your coat according to your cloth
پول حلال مشکلات است.Money talks
پای مرا وسط نکشید.Don’t involve me
پایش لب گور است.He is on his last leg
چارهای جز این ندارم.I have no choice but…
بیخیالش!What do I care
چه خیال باطلیA fat chance
چه نفعی دارد؟What is there in it
چرا در مجلس عروسی داشتی چشمچرانی میکردی؟Why were you feeding your eyes in the wedding party
چوب خدا صدا ندارد.The mills of God grind slowly
چقدر به شما بدهکارم؟How much do I owe you
چه پررویی!What cheek
چه باید کرد؟What is to do