بازنده‌ای که تسلیم نمی‌شود حسین شیردل- مهدویان نشان داده از کارگردان‌های کاربلد سینما به لحاظ تکینکی در سینمای امروز ایران است. آثار او به لحاظ رعایت استانداردهای سینمایی چه به لحاظ روایت و فیلمنامه و چه اجرا همواره جز آثار شاخص چند ساله اخیر بوده است. «مرد بازنده» آخرین اثر محمدحسین مهدویان است که تلاش […]

بازنده‌ای که تسلیم نمی‌شود


حسین شیردل- مهدویان نشان داده از کارگردان‌های کاربلد سینما به لحاظ تکینکی در سینمای امروز ایران است. آثار او به لحاظ رعایت استانداردهای سینمایی چه به لحاظ روایت و فیلمنامه و چه اجرا همواره جز آثار شاخص چند ساله اخیر بوده است. «مرد بازنده» آخرین اثر محمدحسین مهدویان است که تلاش این کارگردان در کسب تجربه‌ای جدید در فضایی پلیسی و جنایی است.


  نکته مهم در اثر جدید مهدویان فضاسازی مسلط او طبق موضوع و تم فیلم است. آشفتگی محیط در پیوند با موضوع و حتی شخصیت‌های فیلم که از نظر برخی شاید نقطه ضعف «مرد بازنده» بود به نظر هوشمندانه انتخاب شده بود.
مهدویان که در آثار سینمایی قبلی خود فضایی باورپذیر از شهر و محیط واقعه که معمولا در چند دهه پیش رخ می داد به نمایش می‌گذاشت این بار نیز در ارائه فضایی باورپذیر موفق بود.


آشفتگی و بی در و پیکر بودن و ناامنی مسلط بر محیط طوری که هر لحظه بیم اتفاق تازه بر آن می رود، فضایی شبیه به فیلم‌های نوآر و متفاوت در سینمای ما‌ بوجود آورد که شاید بتوان نمونه داخلی شبیه به آن را در فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» اثر احمدرضا معتمدی یافت.


مهدویان هرچند در این اثر سعی در نزدیک شدن به فضاهای ساختار شکنانه از جمله نقد شبکه‌های قدرتمند و درهم تنیده فساد داشت اما باز هم در نهایت آنچه که در پایان رخ داد تاکید بر فساد فردی و باطل شدن تمام نظریات توطئه از جمله وجود شبکه پرنفوذ فساد مالی در قتل رخ داده در پرونده مورد بررسی بود.


در مضمون و ساختار فیلم به لحاظ فنی مهدویان با یک فیلمنامه پلیسی استاندارد از ابراهیم امینی که لایه لایه به پیش می‌رود بیننده را مواجه می‌سازد و با خود همراه می‌کند. فیلمنامه‌ای که هرچند پلیسی متفاوت در سینمای ایران به نمایش می‌گذارد اما برای بیننده با توجه به بازی توانای جواد عزتی باورپذیر است.


بازی جواد عزتی در نقش احمد خسروی از نقاط قوت اصلی فیلم است. خسروی پلیسی منزوی که در خانواده خود وصله ناجور است وضعیت چندان متفاوتی نیز در محیط کار خود ندارد و گویا صرفا به لحاظ تخصص و هوش ذاتی و وجدان کاری خود همچنان در آن ساختار تحمل می‌شود. درست در اولین دیالوگ فیلم جایی که خسروی به دلیل مغایرت نام وام و نیت مصرف آن جواب رد به پیشنهاد مافوق خود برای گرفتن وام مسکن جهت خرید خودرو می‌دهد، می‌توان به شخصیتی که گویا با توجه به اعتقادت خود قرار است جهت خلاف جریان آب شنا کند حتی به قیمت انزوا پی برد. کارآگاهی که در نهایت نیز طبق تفکر خود و صرفا به دلایل شخصی به راز قتل پی برده و با تمام ناتوانی‌هایی که نسبت به جبر حاکم بر محیط و آسیب‌های ناشی از آن دارد به شیوه خود نیز موضوع پرونده را حل می‌کند.


هرچند در پایان قهرمان فیلم ناتوان تر از آن است که طبق قواعد مورد نظر خود ماجرا را به پایان برساند اما با چنگ و دندان بدون آنکه تسلیم شود هم ارتباط متزلزل خود با فرزندان را به عنوان پدر استحکام می‌بخشد و هم پرونده قتل را حداقل تا جایی که باعث آرامش درونی وی شود پیش می‌برد.