واژگان کاربردی انگلیسی (۹۲)
Budget بودجه Haggle : چونه زدن Discount : تخفیف Debt : بدهکاری Profit : سود Loss : ضرر Currency : واحد پول Cash : پول نقد Interest : بهره Loan : وام Change : پول خورد Deposit : واریزکردن Bankrupt : ورشکسته Stocks : سهام Inflation : تورم Inheritance : ارثیه
فعل عبارتی «fall over»
fall over=they fall to the ground فروافتادن، (ناگهان) افتادن، نقش برزمین شدن My little girl was running along when she fell over, so I picked her up and gave her a hug دختر کوچولوی من در حال دویدن بود که افتاد، بنابراین او را بلند کردم و بغلش کردم Be careful when you’re walking in […]
درباره فعل «to revive»
to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند
کلمه هایی که همیشه با «have» می آیند
کلمه هایی که همیشه با “have” می آیند : Have a bath Have a drink Have a good time Have a haircut Have a holiday Have a problem Have a relationship Have a rest Have lunch Have sympathy حمام کردن نوشیدن (یه نوشیدنی) اوقات خوشی داشتن کوتاه کردن مو تعطیلات رفتن مشکل داشتن رابطه داشتن […]
لغات با ریشه «vis & vid»
ریشه “vis یا vid” در معنای “دیدن” است.نمونه لغات بیشتر با این ریشه: Video ویدئو Visa روادید Visible قابل رویت Visitor بازدید کننده Vision بینش، بصیرت Envision تجسم کردن، در نظر گرفتن Revision بازنگری، اصلاح Visual بصری Vis-a-vis چشم تو چشم Invisible غیر قابل رویت Evident واضح ، مشهود Vista چشم انداز Provide از قبل […]
نام برخی از حشره ها
Cocoon………………..…….پیله Butterfly………………….پروانه Dragonfly………..….سنجاقک Cricket………….…….جیرجیرک Grasshopper………..…….ملخ Mantis………….…..….آخوندک Scorpion………………….عقرب Cockroach….…..…….سوسک Termite………………….موریانه Mosquito……………..…….پشه Ladybug………….کفش دوزک Centipede………….…….هزارپا
واژه «Erroneous» به چه معنیست؟
Erroneous=mistaken= wrong (رسمی) مغالطه آمیز، مغلوط، پر غلط، پر از اشتباه؛ نادرست، غلط، اشتباه I thought my answer was correct, but it was erroneous من فکر کردم پاسخم درست بود اما اشتباه بود employers sometimes make erroneous assumptions کارفرمایان گاهی اوقات تصورات اشتباهی می کنند
واژه scary
scary (adj) ترسناک/دلهره آور a scary movie فیلم ترسناک This book is both scary and funny این کتاب هم ترسناکه و هم خنده داره. It was a really scary moment واقعا لحظه ترسناکی بود Close up the statue looked even more scary از نزدیک مجسمه ترسناک تر به نظر می رسید It was a pretty […]
عباران و جملات کاربردی/I’m sorry to burst your bubble
It’s nice of you to come لطف کردید تشریف آوردید Pleasure to meet you آشنایی با شما مایه افتخاره What put that idea into your head چی باعث شد این فکر رو بکنی Mishmash قاتی پاتی I’m sorry to burst your bubble متأسفم که تو ذوقت میزنم I caught up with my friends at the […]
واژگان کاربردی (۱۰۸)
tight تنگ loose شل high مرتفع/بلند low کوتاه soft نرم hard سخت deep عمیق shallow سطحی clean تمیز dirty کثیف
Wednesday, 8 January , 2025